کد مطلب:50 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:528

احکام مسجد
(مـسـالـه 909) نـجـس كردن زمین وسقف و بام و طرف داخل دیوار مسجد حرام است وهر كس بـفهمد كه نجس شده است باید فورا نجاست آن را برطرف كند واحتیاط واجب آن است كه طرف بیرون دیوار مسجد را هم نجس نكنند و اگر نجس شود نجاستش را بر طرف نمایند.

(مساله 910) اگر نتواند مسجد را تطهیر نماید.

یا كمك لازم داشته باشد وپیدانكند, تطهیر مسجد بر او واجب نیست ولی بنا بر احتیاط واجب , باید به كسی كه می تواند تطهیر كند اطلاع دهد.

(مساله 911) اگر جایی از مسجد نجس شود وتطهیرآن بدون كندن یا خراب كردن مقدار كمی از آن ممكن نباشد, باید آنجا را بكنند یا خراب نمایند وپر كردن وساختن آن قسمت هم واجب نیست مگر این كه خود كسی كه نجس كرده خراب كند كه در این صورت بنا بر احتیاط باید آن قسمت را بـسـازد و یـا پـر كند.

و اگر مسجدبه نحوی نجس شده باشد كه برای تطهیر آن ناچار باشند تمام مسجد را خراب كنند, خراب كردن آن جایز نیست , چنانچه متبرعی هم باشد كه بعد از تخریب آن رابـسـازد, جـایـز بـودن خـراب كردن آن مشكل است ولی اگر ممكن است باید ظاهر آن رابنا بر احتیاط تطهیر نمایند, و اگر چیزی مانند آجر مسجد كه ممكن است آن را برگرداند, نجس شود, باید بعد از تطهیر آن را به مسجد بر گرداند.

(مساله 912) اگر مسجدی را غصب كنند وبجای آن خانه ومانند آن بسازند, یابطوری خراب شود كه نماز خواندن در آن ممكن نباشد, باز هم نجس كردن آن حرام وتطهیر آن واجب است .

(مـسـالـه 913) نـجس كردن حرم ائمه (ع ) حرام است و اگر نجس شود چنانچه نجس ماندن آن بی احترامی باشد, تطهیر آن واجب است , بلكه احتیاط واجب آن است كه اگر بی احترامی هم نباشد آن را تطهیر كنند.

(مـسـالـه 914) اگـر حصیر مسجد نجس شود, باید آن را آب بكشند, ولی چنانچه نجاست حصیر بـی احـترامی به مسجد باشد و بواسطه آب كشیدن , خراب می شودوبریدن جای نجس بهتر است , باید آن را ببرند.

(مـسـالـه 915) بردن عین نجس - مانند خون - در مسجد اگر بی احترامی به مسجد باشد حرام است بلكه احتیاط مستحب آن است كه اگر بی احترامی هم نباشد, عین نجس را در مسجد نبرند و نیز بردن چیزی كه نجس شده , در صورتی كه بی احترامی به مسجد باشد, حرام است .

(مـساله 916) اگر مسجد را برای روضه خوانی چادر بزنند و فرش كنند و سیاهی بكوبند و اسباب چای در آن ببرند, در صورتی كه این كارها به مسجد ضرر نرساند ومانع نماز خواندن نشود, اشكال ندارد.

(مـسـالـه 917) زینت كردن مسجد به طلا حرام است بنابر احتیاط واجب , و هم چنین است نقش كـردن مـسـجد به صورت چیزهایی كه مثل انسان و حیوان روح دارد, و نقاشی چیزهایی كه روح ندارد, مثل گل و بوته مكروه است .

(مساله 918) اگر مسجد خراب هم بشود نمی توانند آن را بفروشند, یا داخل ملك و جاده نمایند.

(مـساله 919) فروختن در وپنجره وچیزهای دیگرمسجد حرام است و اگر مسجدخراب شود, باید ایـنـهـا را صـرف تـعمیر همان مسجد كنند وچنانچه بدرد آن مسجدنخورد, باید در مسجد دیگر مصرف شود ولی اگر بدرد مسجدهای دیگر هم نخورد, می توانند آن را بفروشند و پول آن را اگر ممكن است صرف تعمیرهمان مسجدوگرنه صرف تعمیر مسجد دیگر نمایند.

(مـسـاله 920) ساختن مسجد وتعمیر مسجدی كه نزدیك به خرابی می باشدمستحب است و اگر مسجد به صورتی درآید كه تعمیر آن ممكن نباشد می توانند آن را خراب كنند ودوباره بسازند بلكه می توانند مسجدی را كه خراب نشده , برای احتیاج مردم خراب كنند وبزرگتر بسازند.

(مـسـاله 921) تمیز كردن مسجد و روشن كردن چراغ در آن مستحب است و كسی كه می خواهد مـسـجـد بـرود, مستحب است خود را خوشبو كند ولباس پاكیزه وقیمتی بپوشد وته كفش خودرا وارسـی كـنـدكـه نجاستی به آن نباشد وموقع داخل شدن به مسجد اول پای راست و موقع بیرون آمدن , اول پای چپ رابگذارد و همچنین مستحب است از همه زودتر به مسجد آید واز همه دیرتر از مسجد بیرون برود.

(مـسـالـه 922) وقـتـی انـسان وارد مسجد می شود, مستحب است دو ركعت نماز به قصد تحیت واحترام مسجد بخواند و اگر نماز واجب یا مستحب دیگری هم بخواندكافی است .

(مـساله 923) خوابیدن در مسجد, اگر انسان ناچار نباشد وصحبت كردن راجع به كارهای دنیا و مـشغول صنعت شدن و خواندن شعری كه نصیحت ومانند آن نباشدمكروه است و نیز مكروه است آب دهـان و بـیـنی واخلاط سینه را در مسجد بیندازدو گمشده ای را طلب كند وصدای خود را بلند كند ولی بلند كردن صدا برای اذان مانعی ندارد.

(مـساله 924) راه دادن بچه ودیوانه به مسجد مكروه است وكسی كه پیاز و سیر ومانند اینها خورده كه بوی دهانش مردم را اذیت می كند مكروه است به مسجد برود.

اذان و اقامه (مساله 925) برای مرد و زن مستحب است پیش از نمازهای واجب یومیه اذان واقامه بگویند, ولی پیش از نمازهای واجب غیر یومیه مثل نماز آیات , مستحب است سه مرتبه بگویند: (الصلاه ).

(مساله 926) مستحب است در روز اولی كه بچه به دنیا می آید یا پیش از آن كه بند نافش بیفتد, در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگویند.

(مـسـاله 927) اذان هیجده جمله است : (اللّه اكبر) چهار مرتبه , (اشهد ان لا اله الا اللّه ), (اشهد ان محمدا رسول اللّه ), (حی علی الصلاه ), (حی علی الفلاح ), (حی علی خیر العمل ), (اللّه اكبر), (لا اله الا اللّه ) هر یك دو مرتبه .

اقـامه هفده جمله است یعنی : دو مرتبه (اللّه اكبر) از اول اذان و یك مرتبه (لا اله الا اللّه ) از آخر آن كم می شود وبعد از گفتن (حی علی خیر العمل ) باید دو مرتبه (قدقامت الصلاه ) اضافه نمود.

(مـسـالـه 928) (اشـهد ان علیا ولی اللّه ) جزو اذان واقامه نیست , ولی خوب است بعد از (اشهد ان محمدا رسول اللّه ,) به قصد قربت گفته شود.

ترجمه اذان و اقامه (اللّه اكبر) خدای تعالی بزرگتر از آن است كه او را وصف كنند.

(اشهد ان لا اله الا اللّه ) شهادت می دهم كه نیست خدایی جز خدای یكتا و بی همتا.

(اشهد ان محمدا رسول اللّه ) شهادت می دهم كه حضرت محمد بن عبداللّه (ص ) پیغمبر و فرستاده خداست .

(اشهد ان علیا امیر المومنین ولی اللّه ) شهادت می دهم كه حضرت علی (ع ) امیرالمومنین و ولی خدا بر همه خلق است .

(حی علی الصلاه ,) بشتاب برای نماز.

(حی علی الفلاح ,) بشتاب برای رستگاری .

(حی علی خیر العمل ,) بشتاب برای بهترین كارها كه نماز است .

(قد قامت الصلاه ) به تحقیق نماز برپا شد.

(لا اله الا اللّه ) نیست خدایی مگر خدای یكتا وبی همتا.

(مـسـاله 929) بین جمله های اذان و اقامه باید خیلی فاصله نشود و اگر بین آنهابیشتر از معمول فاصله بیندازد, باید دوباره آن را از سر بگیرد.

(مـسـالـه 930) اگـر در اذان و اقـامـه صـدا را در گـلـو بیندازد, چنانچه غنا شود, یعنی :بطور آوازه خـوانـی كه در مجالس لهو و بازیگری معمول است اذان و اقامه را بگویدحرام است و اگر غنا نشود مكروه می باشد.

(مـسـالـه 931) اذان عـصر و عشا از كسی كه بین ظهر و عصر و مغرب و عشا جمع می كند ساق ط می شود خواه در موارد استحباب جمع باشد - مثل نماز عصر روزجمعه , و نماز عصر روز عرفه كه روز نهم ذیحجه است در عرفات , و نماز عشا شب عید قربان برای كسی كه در مشعر الحرام است , و خـواه مـثـل زن مستحاضه یا كسی باشد كه نمی تواند از بیرون آمدن بول و غایط خودداری كند و جمع بین نماز ظهر وعصر و نماز مغرب و عشا می نماید, یا غیر این موارد باشد كه به هر حال اذان عصرو عشا در صورت جمع مذكور ساقط می شود هر چند سقوط در عصر روز عرفه درعرفات و در عـشـا شـب عید قربان در مشعر بطور عزیمت است , و در عصر روزجمعه اگر بخواهد اذان بگوید رجاا بگوید, و در غیر این سه مورد سقوط به نحورخصت است فقط مستحاضه و مسلوس احتیاط را بـه نـگفتن اذان ترك نكنند و درصورتی اذان ساقط می شود, كه با نماز قبلی هیچ فاصله نشود, یا فاصله كمی بین آنها باشد, و فاصله شدن نافله كافی است برای عدم سقوط اذان بنابر اقوی .

(مـسـالـه 932) اگـر بـرای نـماز جماعتی اذان و اقامه گفته باشند, كسی كه با آن جماعت نماز می خواند, نباید برای نماز خود اذان و اقامه بگوید.

(مـسـاله 933) اگر برای خواندن نماز جماعت به مسجد برود و ببیند جماعت تمام شده , تا وقتی كه صفها بهم نخورده وجمعیت متفرق نشده , می تواند برای نماز خود, اذان و اقامه نگوید.

(مـساله 934) در جایی كه عده ای مشغول نماز جماعت اند, یا نماز آنان تازه تمام شده و صفها بهم نـخورده است , اگر انسان بخواهد فرادی یا با جماعت دیگری كه برپا می شود نماز بخواند با شش شرط اذان و اقامه از او ساقط می شود: اول - آن كه نماز جماعت در مسجد باشد و اگر در مسجد نباشد, رجاا بگوید.

دوم - آن كه برای آن نماز اذان و اقامه گفته باشند.

سوم - آن كه نماز جماعت باطل نباشد.

چـهـارم - آن كـه نـماز او و نماز جماعت در یك مكان باشد , پس اگر نماز جماعت ,داخل مسجد باشد واو بخواهد در بام مسجد نماز بخواند, مستحب است اذان واقامه بگوید.

پنجم - آن كه نماز او و نماز جماعت هر دو ادا باشد.

ششم - آن كه وقت نماز جماعت مشترك باشد, مثلا هر دو نماز ظهر, یا هر دو نمازعصر بخوانند, یا نـمازی كه بجماعت خوانده می شود, نماز ظهر باشد واو نماز عصربخواند, یا او نماز ظهر بخواند و جماعت نماز عصر باشد.

(مساله 935) اگر در یكی از شرطهایی كه در مساله قبل گفته شد شك كند چنانچه رجاا اذان و اقامه بگوید مطابق با احتیاط عمل كرده است .

(مـسـاله 936) كسی كه اذان و اقامه دیگری را می شنود مستحب است هر قسمتی راكه می شنود آهسته بگوید.

(مساله 937) كسی كه اذان و اقامه دیگری را شنیده , چه با او گفته باشد یا نه , درصورتی كه بین آن اذان و اقامه و نمازی كه می خواهد بخواند, زیاد فاصله نشده باشد می تواند برای نماز خود اذان و اقامه نگوید.

(مساله 938) اگر مرد اذان زن را با قصد لذت بشنود, اذان او ساقط نمی شود بلكه اگر قصد لذت هم نداشته باشد, ساقط شدن اذان اشكال دارد.

(مساله 939) هرگاه اذان و اقامه را فراموش كند ومشغول نماز شود اگر تا وارد ركوع ركعت اول نشده , یادش آمد, می تواند نماز را رها كرده و پس از گفتن اذان و اقامه نماز را دوباره شروع كند.

(مساله 940) اقامه بایدبعدازاذان گفته شود واگرقبل از اذان بگویند صحیح نیست .

(مساله 941) اگر كلمات اذان واقامه را بدون ترتیب بگوید, مثلا (حی علی الفلاح ) راپیش از (حی علی الصلاه ) بگوید, باید از جایی كه ترتیب بهم خورده دوباره بگوید.

(مـساله 942) باید بین اذان و اقامه فاصله ندهد و اگر بین آنها بقدری فاصله دهد,كه اذانی را كه گفته اذان این اقامه حساب نشود, مستحب است دوباره اذان و اقامه را بگوید و نیز اگر بین اذان و اقامه و نماز بقدری فاصله دهد كه اذان و اقامه آن نمازحساب نشود, مستحب است دوباره برای آن نماز اذان و اقامه بگوید.

(مـساله 943) اذان و اقامه باید به عربی صحیح گفته شود, پس اگر به عربی غلطبگوید, یا بجای حرفی حرف دیگر بگوید, یا مثلا ترجمه آنها را به فارسی بگویدصحیح نیست .

(مـسـالـه 944) اذان و اقـامـه باید بعد از داخل شدن وقت نماز گفته شود و اگر عمدا یااز روی فراموشی پیش از وقت بگوید باطل است .

(مساله 945) اگر پیش از گفتن اقامه شك كند كه اذان گفته یا نه , باید اذان را بگوید,ولی اگر مشغول اقامه شود وشك كندكه اذان گفته یانه , گفتن اذان لازم نیست .

(مساله 946) اگر در بین اذان یا اقامه پیش از آن كه قسمتی را بگوید شك كند كه قسمت پیش از آن را گـفـتـه یـا نه , باید قسمتی را كه در گفتن آن شك كرده بگوید, ولی اگر در حال گفتن قسمتی از اذان یا اقامه شك كند كه آنچه پیش از آن است گفته یا نه , گفتن آن لازم نیست .

(مـسـاله 947) مستحب است انسان در موقع گفتن اذان , رو به قبله بایستد وبا وضویا غسل باشد ودسـتـهـا را به گوش بگذارد و صدا را بلند نماید و بكشد و بین جمله های اذان كمی فاصله دهد وبین آنها حرف نزند, و اما در اقامه باید با طهارت باشد بلكه بنا بر احتیاط لازم رو به قبله وایستاده باشد.

(مـسـالـه 948) مستحب است بدن انسان درموقع گفتن اقامه آرام باشد وآن را از اذان آهسته تر بگوید وجمله های آن را بهم نچسباند ولی به اندازه ای كه بین جمله های اذان فاصله می دهد, بین جمله های اقامه فاصله ندهد.

(مـسـالـه 949) مستحب است بین اذان و اقامه یك قدم بردارد, یا قدری بنشیند, یاسجده كند, یا ذكـر بـگوید, یا دعا بخواند, یا قدری ساكت باشد, یا حرفی بزند یا دوركعت نماز بخواند ولی حرف زدن بین اذان و اقامه نماز صبح و نماز خواندن بین اذان و اقامه نماز مغرب مستحب نیست .

(مـسـالـه 950) مـستحب است كسی را كه برای گفتن اذان معین می كنند, عادل ووقت شناس وصدایش بلند باشد واذان را در جای بلند بگوید.

واجبات نماز واجبات نماز یازده چیز است : اول - نیت .

دوم - قیام , یعنی : ایستادن .

سوم - تكبیره الاحرام , یعنی : گفتن (اللّه اكبر) در اول نماز.

چهارم - ركوع .

پنجم - سجود.

ششم - قرائت .

هفتم - ذكر.

هشتم - تشهد.

نهم - سلام .

دهم - ترتیب .

یازدهم - موالات , یعنی : پی در پی بودن اجزا نماز.

(مساله 951) بعضی از واجبات نماز ركن است , یعنی : اگر انسان آنها را بجا نیاورد,یا در نماز اضافه كـنـد, عـمدا یا اشتباها, نماز باطل می شود و بعضی دیگر ركن نیست , یعنی : اگر عمدا كم یا زیاد شود, نماز باطل می شود وچنانچه اشتباها كم یا زیادگردد, نماز باطل نمی شود.

اركان نماز پنج چیز است : اول - نیت .

دوم -تـكبیره الاحرام ولی زیاد شدن سهوی آن بنابر احتیاط موجب باطل شدن نمازاست بنابراین , احتیاط, اتمام نماز و اعاده آن است .

سوم -قیام در موقع گفتن تكبیره الاحرام وقیام متصل به ركوع , یعنی :ایستادن پیش از ركوع .

چهارم - ركوع .

پنجم - دو سجده از یك ركعت .

نیت (مساله 952) انسان باید نماز را به نیت قربت , یعنی , برای انجام فرمان خداوندعالم بجا آورد ولازم نـیـست نیت را از قلب خود بگذراند یا مثلا به زبان بگوید كه چهار ركعت نماز ظهر می خوانم قربه الی اللّه بلكه در نماز احتیاط, احتیاط لازم نگفتن به زبان است .

(مـساله 953) اگر در نماز ظهر یا نماز عصر نیت كند كه چهار ركعت نماز می خوانم ومعین نكند ظهر است یا عصر, نماز او باطل است و نیز كسی كه مثلا قضای نمازظهر بر او واجب است , اگر در وقـت نـمـاز ظـهـر بخواهد آن نماز قضایا نماز ظهر رابخواند, باید نمازی را كه می خواند, در نیت معین كند.

(مـسـاله 954) انسان باید از اول تا آخر نماز به نیت خود باقی باشد, پس اگر در بین نماز بطوری غافل شود كه اگر بپرسند چه می كنی ؟ نداند چه بگوید نمازش باطل است .

(مساله 955) انسان باید فقط برای انجام امر خداوند عالم نماز بخواند, پس كسی كه ریا كند یعنی , برای نشان دادن به مردم نماز بخواند, نمازش باطل است خواه فقط برای مردم باشد, یا خدا و مردم هر دو را در نظر بگیرد.

(مـسـاله 956) اگر قسمتی از نماز را هم برای غیر خدا بجا آورد, نماز باطل است ,چه آن قسمت , واجـب باشد مثل حمد و سوره , چه مستحب باشد مانند قنوت ,ولكن در مستحب احتیاط لازم آن اسـت كه نماز را تمام ودوباره اعاده نماید بلكه اگرتمام نماز را برای خدا بجا آورد ولی برای نشان دادن بـه مـردم در جـای مـخـصـوصـی مثل مسجد یا در وقت مخصوصی مثل اول وقت , یا بطرز مخصوصی مثلا باجماعت نماز بخواند نمازش باطل است .

تكبیره الاحرام (مـسـالـه 957) گـفتن (اللّه اكبر) در اول هر نماز واجب وركن است , و باید حروف (اللّه ) وحروف (اكبر) ودو كلمه (اللّه ) و (اكبر) را پشت سر هم بگوید و نیز باید این دو كلمه به عربی صحیح گفته شود و اگر به عربی غلط بگوید, یا مثلا ترجمه آن را به فارسی بگوید صحیح نیست .

(مـساله 958) احتیاط واجب آن است كه تكبیره الاحرام نماز را به چیزی كه پیش ازآن می خواند, مثلا به اقامه یا به دعایی كه پیش از تكبیر می خواند نچسباند.

(مـسـالـه 959) اگـر انـسـان بخواهد اللّه اكبر را به چیزی كه بعد از آن می خواند مثلا به بسم اللّه الرحمن الرحیم بچسباند باید را اكبر را با پیش بخواند.

(مساله 960) موقع گفتن تكبیره الاحرام باید بدن آرام باشد و اگر عمدا در حالیكه بدنش حركت دارد, تكبیره الاحرام را بگوید باطل است .

(مـسـالـه 961) تـكـبیر و حمد و سوره و ذكر و دعا را باید طوری بخواند كه خودش بشنود و اگر بـواسـطه سنگینی یا كری گوش یاسر و صدای زیاد نمی شنود, بایدطوری بگوید, كه اگر مانعی نباشد بشنود.

(مـساله 962) كسی كه لال است یا زبان او مرضی دارد كه نمی تواند اللّه اكبر رادرست بگوید, باید بـهـر طـور كـه می تواند بگوید و اگر هیچ نمی تواند بگوید, باید درقلب خود بگذراند وبرای تكبیر اشاره كند و زبانش را هم اگر می تواند حركت دهد.

(مساله 963) مستحب است بعد از تكبیره الاحرام بگوید: یـا مـحـسـن قـد اتاك المسی وقد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسی انت المحسن وانا المسی بـحـق مـحـمـد وآل مـحمد صل علی محمد وآل محمد وتجاوز عن قبیح ما تعلم منی .

یعنی : ای خدایی كه به بندگان احسان می كنی بنده گنه كار به در خانه تو آمده وتو امر كرده ای كه نیكوكار از گـنـاهكار بگذرد, تو نیكوكاری و من گناهكار, به حق محمد وآل محمد (ع )رحمت خود را بر محمد وآل محمد (ع ) بفرست واز بدیهایی كه می دانی از من سرزده بگذر.

(مـسـالـه 964) مستحب است موقع گفتن تكبیر اول نماز وتكبیرهای بین نماز دستهارا تا مقابل گوشها بالا ببرد.

(مـساله 965) اگرشك كندكه تكبیره الاحرام راگفته یانه , چنانچه مشغول خواندن چیزی شده , به شك خود اعتنا نكند و اگر چیزی نخوانده , باید تكبیر را بگوید.

(مـسـالـه 966) اگـر بعداز گفتن تكبیره الاحرام شك كند كه آن را صحیح گفته یا نه ,چنانچه مـشـغـول خواندن چیزی شده به شك خود اعتنا نكند و همچنین است اگرچیزی نخوانده ولكن احتیاط مستحب آن است كه در این صورت نماز را تمام كند ودوباره بخواند.

قیام ایستادن (مساله 967) قیام درموقع گفتن تكبیره الاحرام وقیام پیش از ركوع كه آن را قیام متصل به ركوع می گویند ركن است , ولی قیام در موقع خواندن حمد و سوره و قیام بعداز ركوع ركن نیست واگر كسی آن را از روی فراموشی ترك كند نمازش صحیح است .

(مساله 968) واجب است پیش از گفتن تكبیر وبعد از آن مقداری بایستد تا یقین كند كه در حال ایستادن تكبیر گفته است .

(مـسـاله 969) اگر ركوع را فراموش كند وبعداز حمد وسوره بنشیند ویادش بیاید كه ركوع نكرده بـایـد بـایستد وبه ركوع رود و اگر بدون این كه بایستد بحال خمیدگی به ركوع بر گردد, چون قیام متصل به ركوع را بجا نیاورده , نماز او باطل است .

(مـسـالـه 970) مـوقعی كه برای تكبیره الاحرام یا قرائت ایستاده است , باید بدن راحركت ندهد و بـطـرفـی خـم نشود و بجایی تكیه نكند ولی اگر از روی ناچاری باشد,یا در حال خم شدن برای ركوع پاها را حركت دهد اشكال ندارد.

(مـسـالـه 971) اگرموقعی كه ایستاده , از روی فراموشی بدن را حركت دهد یا بطرفی خم شود یا بجایی تكیه كند, اشكال ندارد ولی در قیام موقع گفتن تكبیره الاحرام وقیام متصل به ركوع اگر از روی فراموشی هم باشد, بنابر احتیاط مستحب , نماز راتمام كند و دوباره بخواند.

(مـسـالـه 972) احـتیاط واجب آن است كه در موقع ایستادن , هر دو پا روی زمین باشد, ولی لازم نیست سنگینی بدن روی هر دو پا باشد و اگر روی یك پا هم باشداشكال ندارد.

(مـسـالـه 973) كـسـی كـه می تواند درست بایستد, اگر پاها را خیلی باز بگذارد بحدی كه به او ایستاده نگویند نمازش باطل است .

(مـسـاله 974) موقعی كه انسان در نماز مشغول خواندن چیزی است حتی موقع گفتن ذكرهای مـستحبی نماز, باید بدنش آرام باشد ودر موقعی كه می خواهد كمی جلو یا عقب رود, یا كمی بدن را بـطـرف راسـت یا چپ حركت دهد, باید چیزی نگوید ولی بحول اللّه وقوته اقوم واقعد را باید در حال برخاستن بگوید.

(مـسـالـه 975) اگـر در حال حركت بدن ذكر بگوید, مثلا موقع رفتن به ركوع یا رفتن به سجده تـكـبـیر بگوید, چنانچه آن را به قصد ذكری كه در نماز دستور داده اند بگوید,باید احتیاطا نماز را دوباره بخواند و اگر به این قصد نگوید, بلكه بخواهد ذكری گفته باشد نماز صحیح است .

(مـسـاله 976) حركت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد و سوره اشكال ندارد اگر چه احتیاط مستحب آن است كه آنها را هم حركت ندهد.

(مـساله 977) اگر موقع خواندن حمد و سوره , یا خواندن تسبیحات بی اختیاربقدری حركت كند كـه از حال آرام بودن بدن خارج شود, احتیاط واجب آن است كه بعد از آرام گرفتن بدن , آنچه را در حال حركت خوانده دوباره بخواند.

(مساله 978) اگر در بین نماز از ایستادن عاجز شود, باید بنشیند و اگر از نشستن هم عاجز شود, باید بخوابد, ولی تا بدنش آرام نگرفته باید چیزی نخواند.

(مساله 979) تا انسان می تواند ایستاده نماز بخواند, نباید بنشیند مثلا كسی كه درموقع ایستادن , بـدنش حركت می كند, یا مجبور است به چیزی تكیه دهد, یا بدنش را كج كند, یا خم شود یا پاها را بـیشتر از معمول باز بگذارد, باید بهر طور كه می تواندبایستد و نماز بخواند ولی اگر به هیچ قسم حتی مثل حال ركوع هم نتواند بایستد,باید راست بنشیند ونشسته نماز بخواند.

(مـساله 980) تا انسان می تواند بنشیند نباید خوابیده نماز بخواند و اگر نتواندراست بنشیند, باید هـر طـور كه می تواند بنشیند و اگر به هیچ قسم نمی تواند بنشیندباید بطوری كه در احكام قبله گـفـتـه شد, به پهلوی راست بخوابد و اگر نمی تواند به پهلوی چپ و اگر آنهم ممكن نیست به پشت بخوابد, بطوریكه كف پاهای او رو به قبله باشد.

(مـسـالـه 981) كـسـی كه نشسته نماز می خواند, اگر بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بایستد, وركـوع را ایستاده بجا آورد, باید بایستد و از حال ایستاده به ركوع برود و اگر نتواند, باید ركوع را هم نشسته بجا آورد.

(مـساله 982) كسی كه خوابیده نماز می خواند, اگر در بین نماز بتواند بنشیند بایدمقداری را كه مـی تـوانـد, نشسته بخواند و نیز اگر می تواند بایستد, باید مقداری را كه می تواند, ایستاده بخواند ولی تا بدنش آرام نگرفته , باید چیزی نخواند.

(مـسـالـه 983) كسی كه نشسته نماز می خواند اگر در بین نماز بتواند بایستد بایدمقداری را كه می تواند, ایستاده بخواند ولی تا بدنش آرام نگرفته , باید چیزی نخواند.

(مساله 984) كسی كه می تواند بایستد اگر بترسد كه بواسطه ایستادن , مریض شودیا ضرری به او برسد, می تواند نشسته نماز بخواند و اگر از نشستن هم بترسد,می تواند خوابیده نماز بخواند.

(مساله 985) اگر انسان احتمال بدهد كه تا آخر وقت بتواند ایستاده نماز بخواند بنابر احتیاط لازم باید نماز راتاخیر بیندازد.

پس اگر نتوانست بایستد, درآخر وقت مطابق وظیفه اش نماز بجا آورد.

(مساله 986) مستحب است درحال ایستادن بدن را راست نگهدارد, شانه ها راپایین بیندازد, دستها را روی رانـهـا بـگـذارد, انـگشتها را بهم بچسباند, جای سجده رانگاه كند, سنگینی بدن را بطور مـساوی روی دو پا بیندازد, با خضوع وخشوع باشدپاها را پس وپیش نگذارد, اگر مرد است پاها را از سه انگشت باز تا یك وجب فاصله دهد و اگر زن است پاها را بهم بچسباند.

قرائت (مساله 987) در ركعت اول و دوم نمازهای واجب یومیه , انسان باید اول حمد وبعد از آن یك سوره تـمام بخواند, و دو سوره والضحی و الم نشرح و همچنین دوسوره فیل و لایلاف در نماز یك سوره حساب می شود.

(مساله 988) اگر وقت نماز تنگ باشد, یا انسان ناچار شود كه سوره را نخواند مثلابترسد كه اگر سوره را بخواند, دزد یا درنده یا چیز دیگری به او صدمه بزند, نبایدسوره را بخواند.

(مـسـالـه 989) اگر عمدا سوره را پیش از حمد بخواند نمازش باطل است و اگراشتباها سوره را پیش از حمد بخواند و در بین آن یادش بیاید, باید سوره را رها كندو بعد از خواندن حمد, سوره را از اول بخواند.

(مـسـالـه 990) اگـر حـمد و سوره یا یكی از آنها را فراموش كند وبعد از رسیدن به ركوع بفهمد, نمازش صحیح است .

(مـسـالـه 991) اگـر پیش از آن كه برای ركوع خم شود, بفهمد كه حمد و سوره رانخوانده , باید بـخـوانـد و اگـر بـفـهمد سوره را نخوانده باید فقط سوره را بخواند ولی اگربفهمد حمد تنها را نـخـوانـده بـاید اول حمد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند و نیزاگر خم شود وپیش از آن كه به ركـوع بـرسـد, بـفـهمد حمد و سوره , یا سوره تنها, یاحمد تنها را نخوانده , باید بایستد و به همین دستور عمل نماید.

(مـسـالـه 992) اگـر در نـماز فریضه یكی از چهار سوره ای را كه آیه سجده دارد و درمساله 361 گفته شد, عمدا بخواند نمازش باطل است .

(مـسـالـه 993) اگر اشتباها مشغول خواندن سوره ای شود كه سجده واجب داردچنانچه پیش از رسـیدن به آیه سجده بفهمد باید آن سوره را رها كند و سوره دیگربخواند واگر بعد از خواندن آیه سجده بفهمد بنابر احتیاط برای سجده واجب اشاره كند و سوره را تمام كند وبعد یك سوره دیگر احـتـیاطا به قصد قربت مطلقه بخواند وبه ركوع رود و نماز را تمام كند وبعد از نماز بنا بر احتیاط سجده آن را بجا آورد.

(مـسـاله 994) اگر در نماز آیه سجده را بشنود, نمازش صحیح است و بنا بر احتیاطبرای سجده واجب اشاره كند وبعد از نماز هم سجده را بجا آورد.

(مـسـالـه 995) در نـماز مستحب خواندن سوره لازم نیست , اگر چه آن نماز بواسطه نذر كردن واجب شده باشد, ولی در بعضی از نمازهای مستحبی مثل نماز وحشت كه سوره مخصوصی دارد, اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار كرده باشد, باید همان سوره را بخواند.

(مـسـالـه 996) در نماز جمعه ودر نماز ظهر روز جمعه مستحب است در ركعت اول بعد از حمد, سـوره جمعه و در ركعت دوم بعد از حمد, سوره منافقین بخواند و اگرمشغول یكی از اینها شود, بنا بر احتیاط واجب نمی تواند آن را رها كند و سوره دیگربخواند.

(مـساله 997) اگربعد از حمد مشغول خواندن سوره توحید یا سوره كافرون شود,نمی تواند آن را رهـا كـنـد و سـوره دیگر بخواند ولی در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه اگر از روی فراموشی بجای سوره جمعه و منافقین , یكی از این دو سوره را بخواند, تا به نصف نرسیده , می تواند آن را رها كند و سوره جمعه و منافقین را بخواند.

(مساله 998) اگر در نماز جمعه یا نماز ظهر روز جمعه عمدا سوره توحید یا سوره كافرون بخواند, اگـر چه به نصف نرسیده باشد, بنا بر احتیاط واجب نمی تواند رهاكند و سوره جمعه ومنافقین را بخواند.

(مـسـالـه 999) اگر در نماز, غیر سوره توحید و كافرون , سوره دیگری بخواند, تا به نصف نرسیده می تواند رها كند و سوره دیگر بخواند و بنابر احتیاط ما بین نصف وثلث آن را رها نكند و پس از این كه به دو ثلث رسید عدول جایز نیست .

(مـساله 1000) اگر مقداری از سوره را فراموش كند, یا از روی ناچاری مثلا بواسطه تنگی وقت یا جـهـت دیـگر نشود آن را تمام نماید, می تواند آن سوره را رها كند وسوره دیگر بخواند, اگر چه از نصف گذشته باشد, یا سوره ای را كه می خوانده توحید, یا كافرون باشد.

(مساله 1001) بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلندبخواندوبرمرد وزن واجب است حمد وسوره نماز ظهروعصر را آهسته بخوانند.

(مـسـالـه 1002) مرد باید در نماز صبح و مغرب و عشا مواظب باشد كه تمام كلمات حمد و سوره حتی حرف آخر آنها را بلند بخواند.

(مـسـالـه 1003) زن می تواند حمد و سوره نماز صبح ومغرب و عشا را بلند یا آهسته بخواند, ولی اگر نامحرم صدایش را بشنود, بنا بر احتیاط واجب بایدآهسته بخواند.

(مـسـالـه 1004) اگر در جایی كه باید نماز را بلند بخواند, عمدا آهسته بخواند یا درجایی كه باید آهـسته بخواند, عمدا بلند بخواند, نمازش باطل است ولی اگر از روی فراموشی یا ندانستن مساله باشد صحیح است و اگر در بین خواندن حمد و سوره هم بفهمد اشتباه كرده , لازم نیست مقداری را كه خوانده دوباره بخواند.

(مـسـاله 1005) اگر كسی در خواندن حمد و سوره بیشتر از معمول صدایش را بلندكند, مثل آن كه آنها را با فریاد بخواند, نمازش باطل است .

(مساله 1006) انسان باید نماز را یاد بگیرد كه غلط نخواند و كسی كه به هیچ قسم نمی تواند صحیح آن را یـاد بگیرد, باید هر طور كه می تواند, بخواند و احتیاط لازم آن است كه نماز را به جماعت بجا آورد مگر آن كه بر او حرج باشد.

(مساله 1007) كسی كه حمد و سوره و چیزهای دیگر نماز را به خوبی نمی داندومی تواند یاد بگیرد, چنانچه وقت نماز وسعت دارد, باید یاد بگیرد و اگر وقت تنگ است بنابراحتیاط واجب در صورتی كه ممكن باشد, بایدنمازش رابه جماعت بخواند.

(مـساله 1008) مزد گرفتن برای یاد دادن واجبات نماز حرام است بنا بر احتیاطواجب .

ولی برای مستحبات آن اشكال ندارد.

(مـسـاله 1009) اگر یكی از كلمات حمد یا سوره را نداند یا عمدا آن را نگوید یابجای حرفی حرف دیـگـر بـگـوید مثلا بجای ض ظ بگوید, یا جایی كه بایدبدون زیر وزبر خوانده شود, زیر وزبر بدهد, یا تشدید را نگوید نماز او باطل است .

(مـسـالـه 1010) اگر انسان كلمه ای را صحیح بداند ودر نماز همان طور بخواند وبعدبفهمد غل ط خوانده , باید دوباره نماز را بخواند و اگر وقت گذشته قضا نماید.

(مـسـاله 1011) اگر زیر وزبر كلمه ای را نداند یا نداند مثلا كلمه ای به س است یابه ص , باید یاد بگیرد وچنانچه دو جور یا بیشتر بخواند, مثل آن كه در اهدناالصراط المستقیم , مستقیم را یك مرتبه با سین ویك مرتبه با صاد بخواند,نمازش باطل است .

(مساله 1012) اگر در كلمه ای واو باشد وحرف قبل از واو در آن كلمه پیش داشته باشد وحرف بعد از واو در آن كـلـمـه هـمـزه بـاشـد مثل كلمه سو باید آن واو را مدبدهد یعنی آن را بكشد و هـمـچنین اگر در كلمه ای الف باشد وحرف بعد از الف درآن كلمه همزه باشد مثل ج باید الف آن را بـكـشـد و نـیز اگر در كلمه ای ی باشدوحرف پیش از ی در آن كلمه زیر داشته باشد وحـرف بـعد از ی درآن كلمه همزه باشد مثل جی باید ی را بامد بخواند و اگر بعد از این واو و الف و یا,بجای همزه حرفی باشد كه ساكن است یعنی زیر وزبر وپیش ندارد باز هم باید این سه حـرف را بـا مـد بخواند, مثلا در ولا الضالین كه بعد از الف , حرف لام ساكن است , باید الف آن را بـامـد بخواند وچنانچه به دستوری كه گفته شد رفتار نكند,احتیاط آن است كه نماز را تمام كند ودوباره بخواند.

(مـساله 1013) احتیاطن است كه در نمازوقف به حركت ووصل به سكون ننماید.

و معنی وقف به حـركـت آن است كه زیر یا زبر یا پیش آخر كلمه ای را بگوید و بین آن كلمه و كلمه بعد فاصله دهد مـثـلا بـگوید الرحمن الرحیم ومیم رحیم را زیر بدهدوبعد قدری فاصله دهد وبگوید مالك یوم الدین و معنی وصل به سكون آن است كه زیر یا زبر یا پیش كلمه ای را نگوید و آن كلمه را به كلمه بعد بچسباند مثل آن كه بگوید الرحمن الرحیم ومیم الرحیم را زیر ندهد وفورا مالك یوم الدین را بگوید.

(مـساله 1014) در ركعت سوم وچهارم نماز می تواند فقط یك حمد بخواند, یا یك مرتبه تسبیحات اربـعـه بـگـویـد یـعـنـی بـگوید, سبحان اللّه والحمد للّه ولا اله الا اللّه واللّه اكبر وبهتر آن است كه ایـن تـسبیحات را سه مرتبه بگوید و می تواند در یك ركعت حمد ودر ركعت دیگر تسبیحات بگوید وبهتر است در هر دو ركعت تسبیحات بخواند.

(مـسـاله 1015) در تنگی وقت باید تسبیحات اربعه را یك مرتبه بگوید و در وسعت وقت یك مرتبه كافی است , لكن سزاوار است ترك نشود سه مرتبه مگر در ضرورت .

(مساله 1016) بر مرد وزن واجب است كه در ركعت سوم و چهارم نماز, حمد یاتسبیحات را آهسته بخوانند.

(مساله 1017) اگر در ركعت سوم وچهارم حمد بخواند, بنا بر احتیاط واجب باید بسم اللّه آن را هم آهسته بگوید.

(مـسـالـه 1018) كـسـی كه نمی تواند تسبیحات را یاد بگیرد یا درست بخواند, باید درركعت سوم وچهارم حمد بخواند.

(مـسـاله 1019) اگر در دو ركعت اول نماز بخیال این كه در دو ركعت آخر است تسبیحات بگوید, چـنـانـچه پیش از ركوع بفهمد, باید حمد و سوره را بخواند و اگر درركوع یا بعد از ركوع بفهمد, نمازش صحیح است .

(مـساله 1020) اگر در دو ركعت آخر نماز بخیال این كه در دو ركعت اول است حمد بخواند, یا در دو ركـعت اول نماز با گمان این كه در دو ركعت آخر است حمدبخواند, چه پیش از ركوع بفهمد چه بعد از آن نمازش صحیح است .

(مـسـالـه 1021) اگر در ركعت سوم یا چهارم می خواست حمد بخواند تسبیحات به زبانش آمد, یا مـی خـواست تسبیحات بخواند حمد به زبانش آمد, باید آن را رها كندودوباره حمد یا تسبیحات را بـخـوانـد ولـی اگر قصدش خواندن چیزی بوده كه به زبانش آمده اگر چه بواسطه عادت باشد, می تواند همان را تمام كند و نمازش صحیح است .

(مساله 1022) كسی كه عادت دارد, در ركعت سوم وچهارم تسبیحات بخواند اگربا غفلت از عادت خود به قصد ادای وظیفه , حمد بخواند كفایت می كند.

(مـسـالـه 1023) در ركعت سوم وچهارم مستحب است بعد از تسبیحات استغفاركند, مثلا بگوید: استغفر اللّه ربی واتوب الیه یا بگوید: اللهم اغفر لی .

و كسی كه مشغول استغفار است , اگر شك كند كـه حمد یا تسبیحات را خوانده یا نه چنانچه خود را در استغفار بعد از حمد یا تسبیحات ببیند باید بـه شـك خـود اعـتنا ننماید والاباید حمد یا تسبیحات را بخواند و نیز اگر نمازگزار پیش از خم شدن برای ركوع درحالی كه مشغول استغفار نیست شك كند كه حمد یا تسبیحات را خوانده یا نه بایدحمد یا تسبیحات را بخواند.

(مـسـالـه 1024) اگر در ركوع ركعت سوم یا چهارم یا در حال رفتن به ركوع شك كندكه حمد یا تسبیحات خوانده یا نه , به شك خود اعتنا نكند.

(مـسـالـه 1025) هـرگاه بعد از تمام شدن آیه یا كلمه ای شك كند كه آن را درست گفته یا نه تا داخل در ركن بعد نشده می تواند برگردد واحتیاطا آن آیه یا كلمه را بطورصحیح بگوید ولی اگر جـز بعدی ركن باشد مثلا در ركوع شك كند كه سوره رادرست خوانده یا نه نمی تواند برگردد و باید به شك خود اعتنا نكند.

(مـسـاله 1026) مستحب است در ركعت اول , پیش از خواندن حمد بگوید: اعوذباللّه من الشیطان الـرجـیـم و در ركـعـت اول ودوم نـمـاز ظهر و عصر بسم اللّه الرحمن الرحیم را بلند بگوید و نیز مستحب است در تمام نمازها حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آیه وقف كند, یعنی : آن را بـه آیـه بعد نچسباند ودرحال خواندن حمد و سوره بمعنای آیه توجه داشته باشد و اگر نماز را به جـمـاعت می خواند بعداز تمام شدن حمد امام و اگر فرادی می خواند, بعد از آن كه حمد خودش تـمـام شـد,بـگـویـد: الـحـمـد للّه رب الـعـالمین , وبعد از خواندن سوره توحید, یك , یا دو, یا سه مـرتبه كذلك اللّه ربی یا سه مرتبه كذلك اللّه ربنا بگوید, وبعد از خواندن سوره , كمی صبركند, بعد تكبیر پیش از ركوع را بگوید, یا قنوت را بخواند.

(مـسـالـه 1027) مـسـتحب است در تمام نمازها در ركعت اول سوره قدر و در ركعت دوم , سوره توحید را بخواند.

(مساله 1028) مكروه است انسان در تمام نمازهای یك شبانه روز سوره توحید رانخواند.

(مساله 1029) خواندن سوره توحید به یك نفس مكروه است .

(مـسـالـه 1030) سوره ای را كه در ركعت اول خوانده مكروه است در ركعت دوم بخواند ولی اگر سوره توحید را در هر دو ركعت بخواند مكروه نیست .

ركوع (مـساله 1031) در هر ركعت بعد از قرائت باید به اندازه ای خم شود كه بتوانددست را بزانو بگذارد واین عمل را ركوع می گویند.

(مـسـالـه 1032) اگـر بـه اندازه ركوع خم شود, ولی دستها را بزانو نگذارد اشكال ندارد, اگر چه احتیاط مستحب این است كه دستها را به زانو بگذارد.

(مساله 1033) هرگاه ركوع را بطور غیر معمول بجا آورد, مثلا به چپ یا راست خم شود, اگر چه دستهای او به زانو برسد, صحیح نیست .

(مـسـالـه 1034) خم شدن باید به قصد ركوع باشد, پس اگر به قصد كار دیگر - مثلابرای كشتن جـانـور خـم شود - نمی تواند آن را ركوع حساب كند بلكه باید بایستد ودوباره برای ركوع خم شود وبواسطه این عمل , ركن زیاد نشده ونماز باطل نمی شود.

(مـسـاله 1035) كسی كه دست یا زانوی او با دست و زانوی دیگران فرق دارد, مثلادستش خیلی بلند است كه اگر كمی خم شود بزانو می رسد, یا زانوی او پایین تر ازمردم دیگر است كه باید خیلی خم شود تا دستش به زانو برسد, باید به اندازه معمول خم شود.

(مساله 1036) كسی كه نشسته ركوع می كند, باید بقدری خم شود كه صورتش مقابل زانوها برسد وبهتر است بقدری خم شود كه صورت نزدیك جای سجده برسد.

(مـسـاله 1037) احتیاط مستحب آن است كه در ركوع , سه مرتبه سبحان اللّه یا یك مرتبه سبحان ربـی الـعـظیم وبحمده بگوید, هر چند ظاهر این است كه گفتن هر ذكری كه به این مقدار باشد مثل سه مرتبه اللّه اكبر كفایت می كند, ولی در تنگی وقت و درحال ناچاری گفتن یك سبحان اللّه كافی است .

(مساله 1038) ذكر ركوع باید به عربی صحیح گفته شود, و مستحب است آن راسه یا پنج یا هفت مرتبه بلكه بیشتر بگویند.

(مـساله 1039) در ركوع باید به مقدار ذكر واجب بدن آرام باشد, و در ذكر مستحب هم اگر آن را بقصد ذكری كه برای ركوع دستور داده اند, بگوید بنابر احتیاط واجب ,آرام بودن بدن لازم است .

(مـسـاله 1040) اگر موقعی كه ذكر واجب ركوع را می گوید, بی اختیار بقدری حركت كند كه از حـال آرام بودن بدن خارج شود, باید بعد از آرام گرفتن بدن دوباره ذكر را بگوید, ولی اگر كمی حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج نشود, یاانگشتان را حركت دهد اشكال ندارد.

(مـسـالـه 1041) اگـر پیش از آن كه به مقدار ركوع خم شود وبدن آرام گیرد عمدا ذكرركوع را بگوید, باید بعد از رسیدن به ركوع وآرام گرفتن بدن دوباره ذكر را بگوید, وبنابر احتیاط لازم نماز را پس از اتمام , اعاده نماید, و اگر بهمان ذكر اول اكتفا نمایدنماز باطل است .

(مـسـاله 1042) اگرپیش از تمام شدن ذكر واجب , عمدا سر از ركوع بردارد نمازش باطل است , و اگـر سهوا سر بردارد, چنانچه پیش از آن كه از حال ركوع خارج شود,یادش بیاید كه ذكر ركوع را تمام نكرده , باید در حال آرامی بدن دوباره ذكر را بگویدو اگر بعد از آن كه از حال ركوع خارج شد یادش بیاید, نماز او صحیح است .

(مـسـاله 1043) اگر نتواند به مقدار ذكر در ركوع بماند, احتیاط واجب آن است كه بقیه آن را در حال برخاستن بگوید.

(مساله 1044) اگر بواسطه مرض ومانند آن در ركوع آرام نگیرد, نماز صحیح است ولی باید پیش از آن كه از حال ركوع خارج شود, ذكر واجب را بگوید.

(مـساله 1045) هرگاه نتواند به اندازه ركوع خم شود, باید به چیزی تكیه دهدوركوع كند و اگر مـوقـعی هم كه تكیه داده نتواند بطور معمول ركوع كند, باید به هراندازه می تواند, خم شود ودر ایـن صـورت احتیاط لازم آن است كه نماز را دوباره بخواند, و ركوع آن را نشسته بجا آورد, و اگر هـیـچ نـتواند خم شود باید موقع ركوع بنشیند ونشسته ركوع كند واحتیاط لازم آن است كه نماز دیگری هم بخواند, و برای ركوع آن با سر اشاره نماید.

(مـساله 1046) كسی كه می تواند ایستاده نماز بخواند, اگر در حال ایستاده یانشسته نتواند ركوع كـنـد, بـاید ایستاده نماز بخواند وبرای ركوع با سر اشاره كند و اگرنتواند اشاره كند, باید به نیت ركوع چشم ها را هم بگذارد وذكر آن را بگوید, و به نیت برخاستن از ركوع چشمها را باز كند و اگر از این هم عاجز است , باید در قلب نیت ركوع كند, و ذكر آن را بگوید.

(مساله 1047) كسی كه نمی تواند ایستاده یا نشسته ركوع كند وبرای ركوع فقطمی تواند در حالی كـه نـشـسـته است كمی خم شود, یا در حالی كه ایستاده است با سراشاره كند, باید ایستاده نماز بـخـواند, و برای ركوع با سر اشاره نماید, و احتیاطمستحب آن است كه نماز دیگری هم بخواند, و موقع ركوع آن بنشیند, و هر قدرمی تواند برای ركوع خم شود.

(مساله 1048) اگر بعد از رسیدن بحد ركوع سر بردارد, و دو مرتبه به اندازه ركوع خم شود, یا بعد از آن كـه بـه انـدازه ركـوع خـم شود, بقدری خم شود كه از اندازه ركوع بگذرد و دوباره به ركوع برگردد, نمازش باطل است .

(مـسـاله 1049) بعد از تمام شدن ذكر ركوع , باید راست بایستد وبعد از آن كه بدن آرام گرفت به سجده رود, و اگر عمدا پیش از ایستادن , یا پیش از آرام گرفتن بدن به سجده رود, نمازش باطل است .

(مساله 1050) اگر ركوع را فراموش كند وپیش از آن كه به سجده برسد, یادش بیاید, باید بایستد بعد به ركوع رود, و چنانچه بحالت خمیدگی به ركوع برگردد, نمازش باطل است .

(مـسـالـه 1051) اگـر بعد از آن كه برای سجده دوم پیشانی به زمین رسید, یادش بیاید كه ركوع نـكـرده نـمازش باطل است .

ولی تا داخل سجده دوم نشده اگر یادش بیاید كه ركوع نكرده , باید بـایستد و ركوع را بجا آورد وبعد از تمام شدن نماز برای زیادی سجده احتیاطا دو سجده سهو بجا آورد, و اگر احتیاطا نماز را دوباره بخواندبهتر است .

(مـساله 1052) مستحب است پیش از رفتن به ركوع در حالی كه راست ایستاده تكبیر بگوید, و در ركوع زانوها را به عقب دهد, و پشت را صاف نگهدارد, و گردن رابكشد, و مساوی پشت نگهدارد, و بـیـن دو قـدم را نـگـاه كـند, و پیش از ذكر یا بعد ازآن صلوات بفرستد, و بعد از آن كه از ركوع برخاست و راست ایستاد در حال آرامی بدن بگوید: سمع اللّه لمن حمده .

(مساله 1053) مستحب است در ركوع زن دست را از زانو بالاتر بگذارد, و زانوهارا به عقب ندهد.

سجود (مـسـالـه 1054) نمازگزار باید در هر ركعت از نمازهای واجب و مستحب , بعدازركوع دو سجده كـنـد وسـجده آن است كه پیشانی وكف دو دست وسر دو زانو وسردو انگشت بزرگ پا را بر زمین بگذارد.

(مـسـالـه 1055) دو سجده از یك ركعت با هم ركن است , كه اگر كسی در نمازواجب عمدا یا از روی فراموشی هر دو را ترك كند, یا دو سجده اضافه نماید,نمازش باطل است .

(مساله 1056) اگر عمدا یك سجده كم یا زیاد كند, نمازش باطل می شود.

و اگرسهوا یك سجده كم كند, حكم آن بعدا درمسائل 1260 تا1271 گفته خواهد شد.

(مـسـاله 1057) اگر پیشانی را عمدا یا سهوا به زمین نگذارد, سجده نكرده است ,اگر چه جاهای دیگر به زمین برسد.

ولی اگر پیشانی را به زمین بگذارد, و سهواجاهای دیگر را به زمین نرساند, یا سهوا ذكر نگوید سجده صحیح است .

(مـساله 1058) احتیاط مستحب آن است كه در سجده , سه مرتبه سبحان اللّه یا یك مرتبه سبحان ربـی الاعلی وبحمده بگوید, هر چند ظاهر این است كه اكتفا به گفتن هرذكری كه به این مقدار باشد, مثل سه مرتبه اللّه اكبر جایز است , و باید این كلمات به عربی صحیح گفته شود, و مستحب است سبحان ربی الاعلی وبحمده را سه یا پنج یاهفت مرتبه بگوید.

(مساله 1059) در سجده باید به مقدار ذكر واجب بدن آرام باشد, و موقع گفتن ذكرمستحب هم اگر آن را بقصد ذكری كه برای سجده دستور داده اند بگوید, آرام بودن بدن لازم است .

(مساله 1060) اگر پیش از آن كه پیشانی به زمین برسد یا پیش از آن كه بدن آرام بگیرد, عمدا ذكر سجده را بگوید, باید بعد از رسیدن پیشانی به زمین وآرام گرفتن بدن دوباره ذكر را بگوید, وبنابر احتیاط لازم نماز را پس از اتمام , اعاده نماید و اگربه همان ذكر اول اكتفا نماید نماز باطل است .

و همچنین اگر پیش از تمام شدن ذكرعمدا سر از سجده بردارد, نماز باطل است .

(مـسـالـه 1061) اگر پیش از آن كه پیشانی به زمین برسد, و بدن آرام گیرد, سهوا ذكرسجده را بـگـویـد, و پـیش از آن كه سر از سجده بردارد, بفهمد اشتباه كرده است , بایددوباره در حال آرام بودن , ذكر را بگوید.

(مساله 1062) اگر بعد از آن كه سر از سجده برداشت , بفهمد كه پیش از آرام گرفتن بدن ذكر را گفته , یا پیش از آن كه ذكر سجده تمام شود, سر برداشته , نمازش صحیح است .

(مساله 1063) اگر موقعی كه ذكر سجده را می گوید, یكی از هفت عضو را عمدا اززمین بردارد, احـتـیاط لازم آن است كه بعد از آرام گرفتن همه اعضا دوباره ذكرواجب را بگوید, و نماز را تمام كـنـد و اعاده نماید, ولی موقعی كه مشغول گفتن ذكرنیست , اگر غیر پیشانی جاهای دیگر را از زمین بردارد ودوباره بگذارد, اشكال ندارد.

(مساله 1064) اگر پیش از تمام شدن ذكر سجده سهوا پیشانی را از زمین برداردنمی تواند دوباره به زمین بگذارد, و باید آن را یك سجده حساب كند.

ولی اگرجاهای دیگر را سهوا از زمین بردارد, باید دو مرتبه به زمین بگذارد, و ذكر را بگوید.

(مساله 1065) بعد از تمام شدن ذكر سجده اول , باید بنشیند تا بدن آرام گیرد ودوباره به سجده رود.

(مساله 1066) جای پیشانی نمازگزار باید از جای زانوها وسر انگشتان پای اوبلندتر از چهار انگشت بسته نباشد.

بلكه احتیاط واجب آن است كه جای پیشانی اواز جای انگشتان وسر زانوهایش از چهار انگشت بسته پست تر نیز نباشد.

(مـسـالـه 1067) در زمـیـن سـراشـیـب كه سراشیبی آن درست معلوم نیست , اگر جای پیشانی نـمـازگـزار از جای انگشتان پا وسر زانوهای او مختصری بیش از چهار انگشت بسته بلندتر باشد, اشكال ندارد.

(مـسـالـه 1068) اگر پیشانی را به چیزی بگذارد كه از جای انگشتان پا و سر زانوهای او بلند تر از چهار انگشت بسته است , چنانچه بلندی آن بقدری است كه نمی گوینددر حال سجده است , باید سـر را بـردارد وبـه چـیزی كه بلندی آن به اندازه چهارانگشت بسته یا كمتر است , بگذارد و اگر بلندی آن بقدری است كه می گویند درحال سجده است , احتیاط واجب آن است كه پیشانی را از روی آن چـیـزی كـه بـلـندی آن به اندازه چهار انگشت بسته یا كمتر است بكشد, و اگر كشیدن پیشانی ممكن نیست , بنابر احتیاط واجب باید نماز را تمام كند ودوباره بخواند.

(مـسـالـه 1069) باید بین پیشانی وآنچه بر آن سجده می كند, چیزی نباشد.

پس اگرمهر بقدری چـرك بـاشـد كه پیشانی بخود مهر نرسد, سجده باطل است .

ولی اگر مثلارنگ مهر تغییر كرده باشد, اشكال ندارد.

(مساله 1070) در سجده باید كف هر دو دست را بر زمین بگذارد, ولی در حال ناچاری پشت دست هـم مـانـعـی نـدارد.

و اگر پشت دست ممكن نباشد, باید مچ دست را بگذارد.

و چنانچه آن را هم نتواند, باید تا آرنج هر جا را كه می تواند بر زمین بگذارد.

و اگر آن هم ممكن نیست , گذاشتن بازو كافی است .

(مـسـاله 1071) در سجده باید سر دو انگشت بزرگ پا را به زمین بگذارد, و اگرانگشتان دیگر پا یا روی پـارا به زمین بگذارد, وسر دو انگشت بزرگ رابه زمین نگذارد, یا بواسطه بلند بودن ناخن , سر شست به زمین نرسد, نماز باطل است .

وكسی كه بواسطه ندانستن مساله نمازهای خود رااینطور خوانده , باید بنابراحتیاطلازم دوباره بخواند.

(مساله 1072) كسی كه مقداری از شست پایش بریده , باید بقیه آن را به زمین بگذارد و اگر چیزی از آن نـمـانده , یا اگر مانده خیلی كوتاه است , احتیاط لازم آن است كه همان را به زمین بگذارد و ذكـر سـجـده را بگوید, و باز بقیه انگشتان را به زمین بگذارد و دو مرتبه ذكر را بگوید و اگر هیچ انگشت ندارد, باید هر مقداری كه ازپا باقی مانده به زمین بگذارد.

(مـساله 1073) اگر بطور غیر معمول سجده كند, مثلا سینه و شكم را به زمین بچسباند, یا پاها را دراز كـنـد, ولی هفت عضوی كه گفته شد به زمین برسد, اگرطوری است كه عرفا می گویند: سجده كرده , صحیح است , والا باطل است .

(مساله 1074) مهر یاچیز دیگری كه بر آن سجده می كند, باید پاك باشد, ولی اگرمثلا مهر را روی فرش نجس بگذارد, یا یك طرف مهر نجس باشد وپیشانی را بطرف پاك آن بگذارد, اشكال ندارد.

(مساله 1075) اگر در پیشانی دمل ومانند آن باشد, چنانچه ممكن است باید باجای سالم پیشانی سـجـده كـند.

و اگر ممكن نیست باید زمین را گود كند ودمل را درگودال , و جای سالم را به مقداری كه برای سجده كافی باشد, بر زمین بگذارد.

(مـسـالـه 1076) اگـر دمـل یا زخم تمام پیشانی را گرفته باشد, باید به یكی از دو طرف پیشانی سـجـده كـنـد.

و اگـر مـمكن نیست , به چانه و اگر به چانه هم ممكن نیست , بایدبه هر جایی از صـورت كـه ممكن است رجاا سجده كند, و اگر به هیچ جای از صورت ممكن نیست با جلوی سر سجده نماید رجاا, و در این دو صورت با اشاره نیز رجااسجده نماید.

(مـساله 1077) كسی كه نمی تواند پیشانی را به زمین برساند, باید بقدری كه می تواند خم شود, و مـهر یا چیز دیگری را كه سجده بر آن صحیح است , روی چیزبلندی گذاشته , و طوری پیشانی را بـر آن بـگـذارد كـه بـگـویند: سجده كرده است , ولی باید كف دستها و زانوها وانگشتان پا را بطور معمول به زمین بگذارد.

(مساله 1078) كسی كه هیچ نمی تواند خم شود, باید برای سجده بنشیند وبا سراشاره كند و اگر نـتواند, باید با چشمها اشاره نماید, و در هر دو صورت احتیاطواجب آن است كه اگر می تواند مهر را بـلند كند, و پیشانی را بر آن بگذارد و اگرممكن نیست مهر را به پیشانی بگذارد, و اگر با سر یا چشمها هم نمی تواند اشاره كند, باید در قلب نیت سجده كند, وبنابر احتیاط واجب با دست ومانند آن هم برای سجده اشاره نماید.

(مـساله 1079) كسی كه نمی تواند بنشیند, باید ایستاده نیت سجده كند, و چنانچه می تواند, برای سجده با سر اشاره كند, و اگر نمی تواند با چشمها اشاره نماید و اگراین را هم نمی تواند, در قلب نیت سجده كند, و بنابر احتیاط واجب با دست ومانند آن هم برای سجده اشاره نماید.

(مساله 1080) اگر پیشانی بی اختیار بجای سجده بخورد وبلند شود, سجده به عمل نیامده است , و بـایـد سجده را بطور صحیح بجا آورد وبعد از تمام شدن ,احتیاط مستحب آن است كه دو مرتبه نماز را بخواند.

(مـساله 1081) جایی كه انسان باید تقیه كند اگر بتواند بر حصیر یا چیزی كه سجده بر آن صحیح مـی بـاشـد, طـوری سجده كند كه به زحمت نیفتد, نباید بر فرش ومانندآن سجده نماید, و اگر نـمـی تـوانـد, احـتیاط آن استكه در صورت امكان برای نمازبجای دیگر برود, والا در همانجا نماز بخواند و بر فرش و مانند آن سجده نماید.

ظاهر این است كه در مورد تقیه به جهت تحبیب وتالیف قلوب لازم نیست كه برای نماز به جای دیگر برود.

(مساله 1082) اگر روی تشك پر یا چیز دیگری كه بدن روی آن آرام نمی گیردسجده كند, باطل است .

ولی چنانچه بعد از سر گذاشتن و مقداری پایین رفتن بدن آرام بگیرد اشكال ندارد.

(مـسـالـه 1083) اگـر انـسان ناچار شود كه در زمین گل نماز بخواند, چنانچه آلوده شدن بدن ولـبـاس بـرای او مشقت ندارد, بنابر احتیاط لازم سجده و تشهد را بطورمعمول بجا آورد.

و اگر مشقت دارد, می تواند در حالی كه ایستاده , برای سجده باسر اشاره كند وتشهد را ایستاده بخواند.

و اگر در عین مشقت سجده و تشهد را بطورمعمول بجا آورد, نمازش صحیح است .

(مساله 1084) در ركعت اول و ركعت سوم كه تشهد ندارد, مثل ركعت سوم نمازظهر وعصر و عشا بـنـابر احتیاط واجب , باید بعد از سجده دوم قدری بی حركت بنشیند و بعد برخیزد, و این عمل را جلسه استراحت می گویند.

چیزهایی كه سجده بر آنها صحیح است (مساله 1085) باید بر زمین وچیزهای غیر خوراكی كه از زمین می روید, مانندچوب و برگ درخت سجده كرد وسجده بر چیزهای خوراكی و پوشاكی و معدنی مانند عقیق صحیح نیست .

(مساله 1086) احتیاط واجب آن است كه بر برگ مو سجده نكنند.

(مـسـالـه 1087) سـجـده بر چیزهایی كه از زمین می روید, و خوراك حیوان است مثل علف وكاه صحیح است .

(مـسـالـه 1088) سـجـده بـر گـلهایی كه خوراكی نیستند, صحیح است , ولی سجده بردواهای خوراكی كه از زمین می روید, مانند گل بنفشه وگل گاوزبان صحیح نیست .

(مساله 1089) سجده بر گیاهی كه خوردن آن در بعضی از شهرها معمول است ودر شهرهای دیگر معمول نیست , و نیز سجده بر میوه نارس اگر چه ماكول نباشدصحیح نیست .

(مـسـالـه 1090) سـجده بر سنگ آهك و سنگ گچ صحیح است .

و جواز سجده درحال اختیار به گچ و آهك پخته و آجر و كوزه گلی ومانند آن مورد تامل است .

(مـسـالـه 1091) اگـر كاغذ را از چیزهایی كه سجده بر آن صحیح است مثلا از كاه ساخته باشند, مـی شـود بر آن سجده كرد.

ولی سجده بر كاغذی كه از پنبه ومانند آن ساخته شده , اشكال دارد و نیز سجده كردن بر كاغذی كه انسان نمی داند از چیزی كه سجده بر آن صحیح است , ساخته شده یا از چیزی كه سجده بر آن صحیح نیست , اشكال دارد.

(مساله 1092) برای سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سید الشهدا (ع ) می باشد, بعد از آن خاك , بعد از خاك , سنگ وبعد از سنگ , گیاه است .

(مساله 1093) اگر چیزی كه سجده بر آن صحیح است ندارد, یا اگر دارد بواسطه سرما یا گرمای زیاد ومانند اینها نمی تواند بر آن سجده كند, باید به لباسش سجده كند.

و اگر بر آن هم نشود, باید بـر پـشـت دسـت یـا چیز معدنی مانند انگشتر عقیق سجده نماید ولی احتیاط لازم آن است كه تا سجده بر پشت دست ممكن است , برچیز معدنی سجده نكند.

(مساله 1094) سجده بر گل و خاك سستی كه پیشانی روی آن آرام نمی گیرد, باطل است .

(مـساله 1095) اگر در سجده اول مهر به پیشانی بچسبد, و بدون این كه مهر رابردارد, به سجده رود اشكال دارد, بلكه باید مهر را از پیشانی بردارد, و بعد به سجده رود.

(مساله 1096) اگر در بین نماز چیزی كه بر آن سجده می كند, گم شود و چیزدیگری كه سجده بـر آن صـحیح است نداشته باشد, چنانچه وقت وسعت دارد بایدنماز را رها كند, و اگر وقت تنگ است , باید به ترتیبی كه در مساله 1093 گفته شدعمل نماید.

(مـسـاله 1097) هرگاه در حال سجده بفهمد پیشانی را بر چیزی گذاشته كه سجده بر آن باطل اسـت , اگـر مـمـكـن باشد باید پیشانی را از روی آن به روی چیزی كه سجده بر آن صحیح است بـكـشد, و اگر ممكن نباشد, چنانچه وقت نماز وسعت دارد بایدنماز را رها كند.

و اگر وقت تنگ است به ترتیبی كه در مساله 1093 گفته شد, عمل نماید.

(مـسـالـه 1098) اگر بعد از سجده بفهمد پیشانی را روی چیزی گذاشته كه سجده برآن باطل است , اشكال ندارد.

(مـساله 1099) سجده كردن برای غیر خداوند متعال حرام می باشد.

و بعضی ازمردم كه مقابل قبر ائمه (ع ) پیشانی را به زمین می گذارند, اگر برای شكر خداوندمتعال باشد اشكال ندارد, وگرنه حرام است .

مستحبات و مكروهات سجده (مساله 1100) در سجده چند چیز مستحب است : 1 - كـسـی كه ایستاده نماز می خواند بعد از آن كه سر از ركوع برداشت , و كاملاایستاد, و كسی كه نشسته نماز می خواند, بعد از آن كه كاملا نشست , برای رفتن به سجده تكبیر بگوید.

2 - موقعی كه می خواهد به سجده برود, مرد اول دستها را, و زن اول زانوها را به زمین بگذارد.

3 - بینی را به مهر یا چیزی كه سجده بر آن صحیح است , بگذارد.

4 - در حـال سجده انگشتان دست را بهم بچسباند وبرابر گوش بگذارد, بطوری كه سر آنها رو به قبله باشد.

5 - در سـجـده دعـا كـنـد واز خدا حاجت بخواهد, و این دعا را بخواند: یا خیرالمسئولین ویا خیر المعطین ارزقنی وارزق عیالی من فضلك فانك ذو الفضل العظیم یعنی :ای بهترین كسی كه از او سـوال مـی كـنـند, و ای بهترین عطا كنندگان روزی بده به من و عیال من از فضل خودت , پس بدرستی كه تو دارای فضل بزرگی هستی .

6 - بعداز سجده بر ران چپ بنشیند, و روی پای راست را بر كف پای چپ بگذارد.

7 - بعد از هر سجده وقتی نشست و بدنش آرام گرفت , تكبیر بگوید.

8 - بعد از سجده اول بدنش كه آرام گرفت استغفر اللّه ربی واتوب الیه بگوید.

9 - سجده را طول بدهد, و در موقع نشستن دستها را روی رانها بگذارد.

10 - برای رفتن به سجده دوم , در حال آرامی بدن اللّه اكبر بگوید.

11 - در سجده ها صلوات بفرستد.

12 - در موقع بلند شدن , مرد اول زانوها, و زن اول دستها را از زمین بردارد.

13 - مـرد آرنجها وشكم را به زمین نچسباند, و بازوها را از پهلو جدا نگاه دارد, و زن آرنجها و شكم را بر زمین بگذارد, و اعضا بدن را به یكدیگر بچسباند, و مستحبات دیگر سجده در كتابهای مفصل گفته شده است .

(مـسـالـه 1101) قرآن خواندن در سجده مكروه است .

و نیز مكروه است برای برطرف كردن گرد وغـبـار, جای سجده را فوت كند.

و اگر در اثر فوت كردن دو حرف ازدهان بیرون آید, نماز باطل است , و غیر از اینها مكروهات دیگری هم در كتابهای مفصل گفته شده است .

(مساله 1102) در هریك از چهار سوره الم تنزیل 32 وحم سجده 41 والنجم 53 واقرا 96 یك آیه سجده است , كه اگر انسان بخواند یا استماع كند بعد از تمام شدن آیه باید فورا سجده كند.

و اگـر فـراموش كرد, هر وقت یادش آمد باید سجده نماید.

و فرق نیست در استماع بین این كه از خـود گـویـنـده بـشـنود, یا بوسیله بلندگو ورادیو بشنود.

و همچنین است حكم در سماع بنابر احتیاط.

(مـسـالـه 1103) اگـر انسان موقعی كه آیه سجده را می خواند, از دیگری هم بشنودبنابر احتیاط واجب , باید دو سجده نماید.

(مـسـالـه 1104) در غیر نماز اگر در حال سجده , آیه سجده را بخواند یا بشنود, بایدسر از سجده بردارد و دوباره سجده كند.

(مـساله 1105) اگر انسان از بچه غیر ممیز كه خوب و بد را نمی فهمد یا از كسی كه قصد خواندن قـرآن نـدارد, آیه سجده را بشنود, احتیاط واجب آن است كه سجده كند.

و همچنین است اگر از مثل نوار آیه سجده را بشنود.

(مساله 1106) در سجده واجب قرآن باید جای انسان غصبی نباشد, ولی لازم نیست با وضو یا غسل و رو بـه قـبله باشد, و عورت خود را بپوشاند, و بدن و جای پیشانی او پاك باشد, و نیز چیزهایی كه در لـبـاس نمازگزار شرط می باشد, در لباس اوشرط نیست اما اگر لباس او غصبی است چنانچه سجده كردن تصرف در آن لباس باشد, سجده باطل است .

(مساله 1107) احتیاط واجب آن است كه در سجده واجب قرآن , پیشانی را بر مهریا چیز دیگری كه سـجده بر آن صحیح است بگذارد, و بنابر احتیاط مستحب جاهای دیگر بدن را به دستوری كه در سجده نماز گفته شد, بر زمین بگذارد.

(مساله 1108) هرگاه در سجده واجب قرآن پیشانی را بقصد سجده به زمین بگذارد, اگر چه ذكر نگوید كافیست ولی گفتن ذكر, مستحب ومطابق با احتیاط است , و بهتر است بگوید: لا اله الا اللّه حـقـا حـقـا لا الـه الا اللّه ایـمـانا وتصدیقا لا اله الا اللّه عبودیه ورقا سجدت لك یا رب تعبدا ورقا لا مستنكفا ولا مستكبرا بل انا عبد ذلیل ضعیف خائف مستجیر.

تشهد (مـسـالـه 1109) در ركعت دوم تمام نمازهای واجب وركعت سوم نماز مغرب وركعت چهارم نماز ظـهـر وعـصر و عشا, باید انسان بعد از سجده دوم بنشیند ودر حال آرام بودن بدن , تشهد بخواند یعنی بگوید: اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شریك له واشهد ان محمدا عبده ورسوله اللهم صل علی مـحـمـد وآل مـحـمد و كمتر از این كفایت نمی كند و احتیاط واجب آن است كه به همین ترتیب بگوید.

(مـسـالـه 1110) كلمات تشهد باید به عربی صحیح و بطوری كه معمول است پشت سر هم گفته شود.

(مساله 1111) اگر تشهد را فراموش كند وبایستد وپیش از ركوع یادش بیاید كه تشهد را نخوانده , بـاید بنشیند وتشهد را بخواند, و دوباره بایستد و آنچه باید در آن ركعت خوانده شود بخواند و نماز را تمام كند.

و بنابر احتیاط واجب , بعد از نمازبرای ایستادن بی جا, دو سجده سهو بجا آورد, و اگر در ركوع یا بعد از آن یادش بیاید, باید نماز را تمام كند, و بعد از سلام نماز, تشهد را قضا كند وبرای تشهد فراموش شده دو سجده سهو بجا آورد.

(مساله 1112) مستحب است در حال تشهد بر ران چپ بنشیند و روی پای راست را به كف پای چپ بـگـذارد, وپیش از تشهد بگوید: الحمد للّه یا بگوید: بسم اللّه وباللّه والحمد للّه وخیر الاسما للّه و نیز مـستحب است دستها را بر رانها بگذارد و انگشتها رابه یكدیگر بچسباند, و به دامان خود نگاه كند, وبعد از تمام شدن تشهد اول بگوید:وتقبل شفاعته وارفع درجته .

(مساله 1113) مستحب است زن در وقت خواندن تشهد, رانها را بهم بچسباند.

سلام نماز (مـسـالـه 1114) بـعـد از تشهد ركعت آخر نماز, مستحب است در حالیكه نشسته وبدن آرام است بگوید: السلام علیك ایها النبی ورحمه اللّه وبركاته و بعد از آن واجب است بگوید: السلام علیكم ورحمه اللّه وبركاته یا بگوید: السلام علینا وعلی عباد اللّه الصالحین ولی اگر این سلام را بگوید احتیاط واجب آن است كه بعد از آن : الـسـلام عـلـیكم ورحمه اللّه وبركاته را هم بگوید, چنانكه وجوب گفتن ورحمه اللّه وبركاته اضافه بر السلام علیكم نیز بنابر احتیاط است .

(مـسـاله 1115) اگر سلام نماز را فراموش كند وموقعی یادش بیاید كه صورت نمازبهم نخورده , وكـاری هم كه عمدی وسهوی آن نماز را باطل می كند, مثل پشت به قبله كردن انجام نداده , باید سلام را بگوید و نمازش صحیح است .

(مـسـالـه 1116) اگـر سلام نماز را فراموش كند وموقعی یادش بیاید كه صورت نمازبهم خورده اسـت , چـنـانچه پیش از آن كه صورت نماز بهم بخورد, كاری كه عمدی وسهوی آن نماز را باطل مـی كـنـد, مـثل پشت به قبله كردن انجام نداده باشد, نمازش صحیح است .

و اگر پیش از آن كه صـورت نـمـاز بـهـم بخورد, كاری كه عمدی و سهوی آن نماز را باطل می كند, انجام داده باشد, نمازش باطل است .

ترتیب (مـسـالـه 1117) اگر عمدا ترتیب نماز را بهم بزند وجزئی را كه ركن نیست جلوتر بجاآورد, مثلا سوره را پیش از حمد بخواند, احتیاط واجب آن است كه بعد از حمد,سوره را دوباره بخواند و نماز را تـمـام كـنـد واعاده نماید.

ولی اگر به همان سوره كه پیش از حمد خوانده اكتفا كند, یا آن كه جـزئی را كـه ركن است بغیر ترتیب بجا آورد,و یا یك سجده را پیش از ركوع بجا آورد, نماز باطل می شود.

(مـسـاله 1118) اگر ركنی از نماز را فراموش كند وركن بعد از آن را بجا آورد, مثلاپیش از آن كه ركوع كند دو سجده نماید, نماز باطل است .

(مساله 1119) اگر ركنی را فراموش كند وچیزی را كه بعد از آن است و ركن نیست بجا آورد, مثلا پـیـش از آن كـه دو سـجـده كـند تشهد بخواند, باید ركن را بجا آوردوآنچه را اشتباها پیش از آن خوانده دوباره بخواند.

(مساله 1120) اگر چیزی را كه ركن نیست فراموش كند وركن بعد از آن را بجا آوردمثلا حمد را فراموش كند ومشغول ركوع شود, نمازش صحیح است .

(مـسـالـه 1121) اگر چیزی را كه ركن نیست , فراموش كند وچیزی را كه بعد از آن است وآن هم ركـن نیست بجا آورد, مثلا حمد را فراموش كند و سوره را بخواند.

چنانچه مشغول ركن بعد شده بـاشـد, مـثـلا در ركـوع یـادش بیاید كه حمد رانخوانده باید بگذرد و نماز او صحیح است , و اگر مـشغول ركن بعد نشده باشد, بایدآنچه را فراموش كرده بجا آورد وبعد از آن چیزی را كه اشتباها جلوتر خوانده دوباره بخواند.

(مساله 1122) اگر سجده اول را به خیال این كه سجده دوم است , یا سجده دوم رابه خیال این كه سـجـده اول اسـت بجا آورد, نماز صحیح است , و سجده اول اوسجده اول و سجده دوم او, سجده دوم حساب می شود.

موالات (مساله 1123) انسان باید نماز را با موالات بخواند, یعنی , كارهای نماز مانند ركوع و سجود و تشهد را پشت سر هم بجا آورد, و چیزهایی را كه در نماز می خواند,بطوری كه معمول است پشت سر هم بخواند, و اگر بقدری بین آنها فاصله بیندازدكه نگویند نماز می خواند, نمازش باطل است .

(مـسـاله 1124) اگر در نماز سهوا بین حرفها یا كلمات فاصله بیندازد, و فاصله بقدری نباشد كه صـورت نـمـاز از بین برود, چنانچه مشغول ركن بعد نشده باشد, بایدآن حرفها یا كلمات را بطور معمول بخواند.

و اگر مشغول ركن بعد شده باشد,نمازش صحیح است , مگر در تكبیره الاحرام كه اگر فاصله بین كلمات آن بقدری باشد كه از صورت تكبیره الاحرام خارج شود, نماز باطل است .

(مساله 1125) طول دادن ركوع وسجود وخواندن سوره های بزرگ , موالات را بهم نمی زند.

قنوت (مـسـالـه 1126) در تمام نمازهای واجب ومستحب پیش از ركوع ركعت دوم مستحب است قنوت بـخـواند, و در نماز وتر با آن كه یك ركعت می باشد, خواندن قنوت پیش از ركوع مستحب است , و نـمـاز جـمعه دو قنوت دارد, یكی پیش از ركوع ركعت اول , و یكی بعد از ركوع ركعت دوم , و نماز آیـات در هـر ركعت پنج قنوت , ونماز عید فطر وقربان در ركعت اول پنج قنوت , و در ركعت دوم چهار قنوت دارد.

(مساله 1127) مستحب است در قنوت دستها رامقابل صورت و كف آنها را رو به آسمان وپهلوی هم نگهدارد وغیر شست , انگشتهای دیگر را بهم بچسباند و به كف دستها نگاه كند.

(مـسـالـه 1128) در قنوت هر ذكری بگوید, اگرچه یك سبحان اللّه باشد, كافی است و بهتر است بـگوید: لا اله الا اللّه الحلیم الكریم لا اله الا اللّه العلی العظیم سبحان اللّه رب السموات السبع ورب الارضین السبع وما فیهن وما بینهن ورب العرش العظیم والحمد للّه رب العالمین .

(مـسـالـه 1129) مستحب است انسان قنوت را بلند بخواند, ولی برای كسی كه نمازرا به جماعت می خواند, اگر امام جماعت صدای او را بشنود, بلند خواندن قنوت مستحب نیست .

(مـسـاله 1130) اگر عمدا قنوت نخواند قضا ندارد, و اگر فراموش كند و پیش از آن كه به اندازه ركـوع خم شود یادش بیاید, مستحب است بایستد و بخواند.

و اگر درركوع یادش بیاید, مستحب اسـت بـعـد از ركـوع قضا كند, و اگر در سجده یادش بیاید,مستحب است بعد از سلام نماز, قضا نماید.

ترجمه نماز 1 - ترجمه سوره حمد بسم اللّه الرحمن الرحیم : بنام خداوند بخشنده مهربان .

الحمد للّه رب العالمین : ستایش مخصوص خداوندی است كه پروردگار همه جهان است .

الرحمن الرحیم : پروردگاری كه بخشنده و مهربان است .

مالك یوم الدین : مالك روز جزا است .

ایاك نعبد وایاك نستعین : فقط ترا عبادت می كنیم , و فقط از تو كمك می خواهیم .

اهدنا الصراط المستقیم : هدایت كن ما را به راه راست كه آن دین اسلام است صـراط الـذیـن انـعمت علیهم : راه كسانی كه به آنان نعمت دادی كه آنان پیغمبران وجانشینان پیغمبران هستند .

غـیـر الـمغضوب علیهم ولا الضالین : نه راه كسانی كه غضب كرده ای بر ایشان , و نه آن كسانی كه گمراهند.

ترجمه سوره توحید بسم اللّه الرحمن الرحیم قل هو اللّه احد: بگو ای محمد (ص ) كه خداوند خدایی است یگانه .

اللّه الصمد: خدایی كه از تمام موجودات بی نیاز است .

لم یلد ولم یولد: فرزند ندارد, و فرزند كسی نیست .

ولم یكن له كفوا احد: هیچ یك از مخلوقات , مثل او نیست .

3 - ترجمه ذكر ركوع و سجود و ذكرهایی كه بعد از آنها مستحب است سبحان ربی العظیم وبحمده : پروردگار بزرگ من از هر عیب ونقصی پاك و منزه است , و من مشغول ستایش او هستم .

سمع اللّه لمن حمده : خداوند اجابت فرماید ثنای كسی را كه او را ستایش می كند.

سـبـحـان ربی الاعلی وبحمده : پروردگار من كه از همه كس بالاتر می باشد, از هر عیب ونقصی پاك ومنزه است , و من مشغول ستایش او هستم .

استغفر اللّه ربی واتوب الیه : طلب آمرزش و مغفرت می كنم از خداوندی كه پروردگارمن است , و به سوی او بازگشت می نمایم .

بحول اللّه وقوته اقوم واقعد: به یاری خداوند متعال و قوه او برمی خیزم و می نشینم .

4 - ترجمه قنوت لا اله الا اللّه الحلیم الكریم : نیست خدایی , مگر خدای یكتای بی همتایی كه صاحب حلم وكرم است .

لا اله الا اللّه العلی العظیم : نیست خدایی , مگر خدای یكتای بی همتایی كه بلندمرتبه وبزرگ است .

سـبـحان اللّه رب السموات السبع ورب الارضین السبع : پاك و منزه است خداوندی كه پروردگار هفت آسمان وپروردگار هفت زمین است .

ومـا فیهن وما بینهن ورب العرش العظیم : پروردگار هر چیزی است كه در آسمانها وزمینها و ما بین آنها است و پروردگار عرش بزرگ است .

والحمد للّه رب العالمین : حمد وثنا مخصوص خداوندی است كه پروردگار تمام موجودات است .

5 - ترجمه تسبیحات اربع سـبـحـان اللّه والـحـمد للّه ولا اله الا اللّه واللّه اكبر: پاك و منزه است خداوند تعالی , و ثنامخصوص اوست , و نیست خدایی مگر خدای بی همتا, و بزرگتر است از این كه اورا وصف كنند.

6 - ترجمه تشهد و سلام الحمد للّه اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شریك له : ستایش مخصوص خداوند تعالی است , و شهادت می دهم كه نیست خدایی جز خدای یگانه و شریك ندارد.

واشـهـد ان محمدا عبده ورسوله : شهادت می دهم كه حضرت محمد (ص ) بنده خداوفرستاده او است .

اللهم صل علی محمد وآل محمد: خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد وتقبل شفاعته وارفع درجته : قبول فرما شفاعت پیغمبر را, و درجه آن حضرت را نزدخود بلند كن .

الـسلام علیك ایها النبی ورحمه اللّه وبركاته : سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و بركات خداوند بر تو باد.

الـسـلام علینا وعلی عباد اللّه الصالحین : سلام از خداوند عالم بر ما نمازگزاران وتمام بندگان خوب خدا.

السلام علیكم ورحمه اللّه وبركاته : سلام و رحمت و بركات خداوند بر شما مومنین باد.

تعقیب نماز (مـسـالـه 1131) مستحب است انسان بعداز نماز مقداری مشغول تعقیب , یعنی خواندن ذكر ودعا وقرآن شود, وبهتر است پیش از آن كه از جای خود حركت كند ووضو و غسل و تیمم او باطل شود, رو بـه قبله تعقیب را بخواند, و لازم نیست تعقیب به عربی باشد, ولی بهتر است چیزهایی را كه در كـتابهای دعا دستور داده اندبخواند.

و از تعقیب هایی كه خیلی سفارش شده است تسبیح حضرت زهـرا (س )اسـت , كـه بـایـد بـه ایـن ترتیب گفته شود: 34 مرتبه اللّه اكبر, 33 مرتبه الحمد للّه و 33مرتبه سبحان اللّه , و می شود سبحان اللّه را پیش از الحمد للّه گفت , ولی بهتر است بعد از الحمد للّه گفته شود.

(مـساله 1132) مستحب است بعد از نماز, سجده شكر نماید, و همین قدر كه پیشانی را بقصد شكر بر زمین بگذارد كافی است , ولی بهتر است صد مرتبه یا سه مرتبه یا یك مرتبه , شكرا للّه , یا شكرا, یا عفوا بگوید, و نیز مستحب است هر وقت نعمتی به انسان می رسد یا بلایی از او دور می شود, سجده شكر بجا آورد.

صلوات بر پیغمبر (ص ) (مـسـاله 1133) هر وقت انسان اسم مبارك حضرت رسول اكرم (ص ) مانند محمدواحمد (ص ) یا لـقب و كنیه آن جناب را مثل مصطفی وابو القاسم بگوید یا بشنوداگر چه در نماز باشد, مستحب است صلوات بفرستد.

(مساله 1134) موقع نوشتن اسم مبارك حضرت رسول (ص ), مستحب است صلوات را هم بنویسد و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می كند, صلوات بفرستد.

مبطلات نماز (مساله 1135) دوازده چیز نماز را باطل می كند, و آنها را مبطلات می گویند: اول - آن كـه در بـیـن نـماز یكی از شرایط آن از بین برود, مثلا در بین نماز بفهمدمكانش غصبی اسـت ووقـت وسـعت داشته باشد وبتواند از آن مكان غصبی بیرون برود ولی اگر وقت تنگ باشد بـطوری كه اگر بخواهد بعد از بیرون رفتن نماز رابخواند, قضا می شود نماز باطل نمی شود, ولی باید آن را در حال بیرون رفتن تمام كند, و همچنین اگر نتواند بیرون برود مثل محبوس زندانی , باید در همان جا نمازرا تمام كند و صحیح است .

دوم - آن كـه در بـین نماز عمدا یا سهوا یا از روی ناچاری , چیزی كه وضو یا غسل راباطل می كند پـیـش آید, مثلا بول از او خارج شود.

ولی كسی كه نمی تواند از بیرون آمدن بول و غایط خودداری كـند, اگر در بین نماز بول یا غایط از او خارج شود,چنانچه به دستوری كه در مسائل 313 تا 321 گـفـتـه شـد, رفتار نماید نمازش باطل نمی شود و نیز اگر در بین نماز از مستحاضه خون خارج شود, در صورتی كه به دستور استحاضه رفتار كرده باشد.

نمازش صحیح است .

(مـسـاله 1136) كسی كه بی اختیار خوابش برده , اگر نداند كه در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن , بنا بر احتیاط لازم , باید نمازش را دوباره بخواند.

(مـسـالـه 1137) اگـر بـدانـد به اختیار خودش خوابیده وشك كند كه بعد از نماز بوده یادر بین نمازیادش رفته كه مشغول نماز است وخوابیده , نمازش صحیح است .

(مـساله 1138) اگر در حال سجده از خواب بیدار شود و شك كند كه در سجده آخر نماز است , یا در سجده شكر, چنانچه بداند بی اختیار خوابش برده است , بایدآن نماز را دوباره بخواند.

سوم - از مبطلات نماز آن است كه مثل بعض كسانی كه شیعه نیستند دستها را روی هم بگذارد.

(مـسـاله 1139) هرگاه برای ادب دستها را روی هم بگذارد, اگرچه مثل آنها نباشد,بنابر احتیاط واجـب بـایـد نـمـاز را دوبـاره بخواند, ولی اگر از روی فراموشی یا ناچاری یا برای كار دیگر مثل خاراندن دست ومانند آن دستها را روی هم بگذارد, اشكال ندارد.

چـهارم - از مبطلات نماز آن است كه بعد از خواندن حمد, آمین بگوید ولی اگراشتباها یا از روی تقیه بگوید, نماز باطل نمی شود.

پـنجم - از مبطلات نماز آن است كه عمدا یا از روی فراموشی پشت به قبله كند, یابطرف راست یا چـپ قبله بر گردد, بلكه اگر عمدا بقدری بر گردد كه نگویند: رو به قبله است , اگر چه بطرف راست یا چپ نرسد, نماز باطل است .

(مـسـالـه 1140) اگر عمدا سر را به پشت برگرداند نمازش باطل است , و اگر سهواسر را به این مقدار بگرداند, احتیاط واجب آن است كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند.

ولی اگر سر را بطرف راست یا چپ بگرداند عمدا باشد, یا اشتباها نمازش باطل نمی شود, ولی كراهت دارد.

شـشم از مبطلات نماز آن است كه عمدا كلمه ای بگوید كه دو حرف یا بیشتر باشد,اگر چه معنی هم نداشته باشد, ولی اگر سهوا بگوید, نماز باطل نمی شود.

(مساله 1141) اگر كلمه ای بگوید كه یك حرف دارد, چنانچه آن كلمه معنی داشته باشد مثل ق كـه در زبـان عـربـی بمعنای این است كه , نگهداری كن , چنانچه معنای آن را بداند وقصد آن را بـنـمـایـد, نـمـازش باطل می شود, بلكه اگر قصد معنای آن رانكند ولی ملتفت معنای آن باشد, احـتیاط واجب آن است كه نماز را دوباره بخواند.

بلكه اگر كلمه یك حرفی , معنا هم نداشته باشد احتیاط دوباره خواندن آن است .

(مـسـالـه 1142) سـرفه كردن و آروغ زدن و آه كشیدن در نماز اشكال ندارد, ولی گفتن آخ و آه ومانند اینها كه دو حرف است , اگر عمدی باشد, نماز را باطل می كند .

(مـساله 1143) اگركلمه ای را بقصد ذكر بگوید, مثلا بقصد ذكر بگوید: اللّه اكبر ودرموقع گفتن آن , صدا را بلند كند كه چیزی رابدیگری بفهماند, اشكال ندارد, بلكه چنانچه برای این كه چیزی را به كسی بفهماند, به قصد ذكر آن را بگوید, نماز باطل نمی شود.

(مـساله 1144) خواندن قرآن در نماز, غیر از چهار سوره ای كه سجده واجب داردو در مساله 361 گفته شد, و نیز دعا كردن در نماز اشكال ندارد ولی احتیاطمستحب آن است كه به غیر عربی دعا نكند.

(مـسـالـه 1145) اگـر چیزی از حمد و سوره و ذكرهای نماز را عمدا یا احتیاطا چندمرتبه بگوید اشكال ندارد, ولی اگر از روی وسواس چند مرتبه بگوید, اشكال دارد.

(مـسـاله 1146) در حال نماز, انسان نباید به دیگری سلام كند, و اگر دیگری به اوسلام كند, باید همانطور كه او سلام كرده جواب دهد, مثلا اگر گفته : سلام علیكم درجواب بگوید: سلام علیكم ولی در جواب علیكم السلام باید بگوید: سلام علیكم .

(مساله 1147) انسان باید جواب سلام را چه در نماز وچه در غیر نماز, فورا بگوید, و اگر عمدا یا از روی فـرامـوشـی جـواب سـلام را بقدری طول دهد, كه اگر جواب بگوید جواب آن سلام حساب نشود, چنانچه در نماز باشد نباید جواب دهد, و اگردر نماز نباشد, جواب دادن واجب نیست .

(مـسـاله 1148) باید جواب سلام را طوری بگوید كه سلام كننده بشنود, ولی اگرسلام كننده كر بـاشد, چنانچه انسان بطور معمول جواب او را بدهد كافی است , و درصورت امكان با حركت لب یا اشاره جواب را بفهماند.

(مساله 1149) جواب سلام را باید به قصد رد تحیت بگوید, نه به قصد قرآن یا دعا.

(مـسـالـه 1150) اگـر زن یا مرد نامحرم یا بچه ممیز, یعنی : بچه ای كه خوب و بد رامی فهمد, به نـمـازگـزار سـلام كـند, نمازگزار باید جواب او را بدهد ولی در جواب سلام زن باید بگوید سلام علیك وكاف را زیر و زبر و پیش ندهد.

(مـسـالـه 1151) اگـر نمازگزار جواب سلام را ندهد اگرچه معصیت كرده , ولی نمازش صحیح است .

(مـسـاله 1152) اگر كسی به نمازگزار غلط سلام كند, بطوری كه سلام حساب نشود, جواب او جایز نیست ولی اگر سلام حساب شود, جواب او واجب است .

(مـسـالـه 1153) جـواب سـلام كـسی كه از روی مسخره یا شوخی سلام می كند,واجب نیست .

و چنانچه در نماز باشد جایز نیست .

و جواب سلام غیر مسلمان درنماز جایز نیست و در غیر حال نماز به گفتن علیك اكتفا شود.

(مـسـالـه 1154) اگر كسی به عده ای سلام كند جواب سلام او بر همه آنان واجب است , ولی اگر یكی از آنان جواب دهد, كافی است .

(مـسـالـه 1155)اگر كسی به عده ای سلام كند, و كسی كه سلام كننده قصد سلام دادن به او را نداشته جواب دهد, بازهم جواب سلام او بر آن عده واجب است .

(مساله 1156) اگر كسی به عده ای سلام كند, و كسی كه بین آنها مشغول نماز است شك كند كه سلام كننده قصد سلام كردن به او را هم داشته یا نه , نباید جواب دهد.

و همچنین است اگر بداند قـصـد او را هـم داشـتـه , ولـی دیگری جواب سلام را بدهد.

اما اگر بداند كه قصد او را هم داشته ودیگری جواب ندهد, باید جواب او رابگوید.

(مساله 1157) سلام كردن مستحب است , و خیلی سفارش شده است كه سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و كوچكتر به بزرگتر سلام كند.

(مساله 1158) اگر دو نفر با هم به یكدیگر سلام كنند, بر هر یك واجب است جواب سلام دیگری را بدهد.

(مـسـالـه 1159) در غـیـر نماز, مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگوید,مثلا اگر كسی گفت : سلام علیكم در جواب بگوید, سلام علیكم ورحمه اللّه .

هـفتم - از مبطلات نماز خنده باصدا و عمدی است .

و چنانچه سهوا هم با صدا بخندد,بطوری كه صورت نماز از بین برود نماز باطل است , ولی لبخند نماز را باطل نمی كند.

(مـسـالـه 1160) اگـر بـرای جـلـوگـیری از صدای خنده حالش تغییر كند بحدی كه ازصورت نمازگزار خارج شود, نمازش باطل است .

هـشـتـم - از مبطلات نماز آن است كه برای كار دنیا عمدا با صدا گریه كند, و احتیاطواجب آن اسـت كـه بـرای كار دنیا بی صدا هم گریه نكند, ولی اگر از ترس خدا یا برای آخرت گریه كند, آهسته باشد یا بلند, اشكال ندارد, بلكه از بهترین اعمال است .

نـهـم - از مبطلات نماز كاری است كه صورت نماز را بهم بزند مثل دست زدن , و ازروی بازی به هـوا پریدن و مانند اینها كم باشد یا زیاد, عمدا باشد یا از روی فراموشی , ولی كاری كه صورت نماز را بهم نزند, مثل اشاره كردن به دست اشكال ندارد.

(مـسـالـه 1161) اگـر در بـین نماز بقدری ساكت بماند كه نگویند: نماز می خواند,نمازش باطل می شود.

(مـسـالـه 1162) اگـر در بین نماز كاری انجام دهد, یا مدتی ساكت شود وشك كند كه نماز بهم خـورده یـا نـه , احـتیاط این است كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند, بلی اگراز جهت ندانستن حكم مساله باشد نماز را رجاا تمام كند وبعد حكم مساله را بپرسدو مطابق وظیفه اش عمل نماید.

دهـم - از مـبـطلات نماز, خوردن , وآشامیدن است , كه اگر در نماز بنحوی بخورد یابیاشامد كه نـگـویـنـد نـماز می خواند - عمدا باشد یا از روی فراموشی - نمازش باطل می شود.

ولی كسی كه مـی خواهد روزه بگیرد اگر پیش از اذان صبح , نماز مستحبی بخواند وتشنه باشد, چنانچه بترسد كـه اگـر نماز را تمام كند صبح شود, در صورتی كه آب روبروی او در دو سه قدمی باشد می تواند در بـیـن نـماز آب بیاشامد, اما بایدكاری كه نماز را باطل می كند, مثل پشت كردن به قبله انجام ندهد.

(مـسـالـه 1163) اگر بواسطه خوردن یا آشامیدن عمدی , موالات نماز بهم بخورد,یعنی , طوری شود كه نگویند نماز را پشت سرهم می خواند, احتیاط واجب آن است كه نماز را دوباره بخواند.

(مساله 1164) اگر در بین نماز, غذایی را كه در دهان یا لای دندانها مانده فرو ببرد,نمازش باطل نـمی شود.

و نیز اگر قند یا شكر ومانند اینها در دهان مانده باشد و درحال نماز كم كم آب شود, و فرو رود اشكال ندارد.

یـازدهـم - از مـبـطلات نماز, شك در ركعتهای نماز دو ركعتی و سه , ركعتی یا در دوركعت اول نمازهای چهار ركعتی است , در صورتی كه نمازگزار در حال شك باقی بماند.

دوازدهـم - از مـبطلات نماز آن است كه ركن نماز را عمدا یا سهوا كم یا زیاد كند, یاچیزی را كه ركـن نـیـسـت , عمدا كم یا زیاد نماید.

ولی زیاد شدن سهوی تكبیره الاحرام چنانكه در مساله 951 گفته شد, بنابر احتیاط موجب باطل شدن نماز است .

(مساله 1165) اگر بعد از نماز شك كند كه در بین نماز كاری كه نماز را باطل می كندانجام داده یا نه , نماز صحیح است .

چیزهایی كه در نماز مكروه است (مـساله 1166) مكروه است در نماز صورت را كمی بطرف راست یا چپ بگرداند, و چشمها را بهم بـگـذارد, یـا بـطرف راست وچپ بگرداند, و با ریش و دست خودبازی كند و انگشتها را داخل هم نماید, و آب دهان بیندازد, و به خط قرآن یا كتاب یاخط انگشتر نگاه كند, و نیز مكروه است , موقع خواندن حمد و سوره وگفتن ذكر,برای شنیدن حرف كسی ساكت شود, بلكه هر كاری كه خضوع وخشوع را از بین ببرد, مكروه می باشد.

(مـساله 1167) موقعی كه انسان خوابش می آید, و نیز موقع خودداری كردن از بول وغایط, مكروه است نماز بخواند و همچنین پوشیدن جوراب تنگ كه پا را فشاردهد در نماز مكروه می باشد وغیر از اینها مكروهات دیگری هم در كتابهای مفصل گفته شده است .

مواردی كه می شود نماز واجب را شكست (مـساله 1168) شكستن نماز واجب از روی اختیار حرام است , ولی برای حفظمال و جلوگیری از ضرر مالی یا بدنی , مانعی ندارد.

(مـسـاله 1169) اگر حفظ جان خود انسان , یا كسی كه حفظ جان او واجب است , یاحفظ مالی كه نگهداری آن واجب می باشد, بدون شكستن نماز ممكن نباشد, بایدنماز را بشكند.

(مـسـالـه 1170) اگـر در وسعت وقت مشغول نماز باشد وطلبكار طلب خود را از اومطالبه كند, چنانچه بتواند در بین نماز طلب او را بدهد, باید در همان حال بپردازد واگر بدون شكستن نماز, دادن طلب او ممكن نیست , باید نماز را بشكند و طلب او رابدهد, بعد نماز را بخواند.

(مساله 1171) اگر در بین نماز بفهمد كه مسجد نجس است , چنانچه وقت تنگ باشد, باید نماز را تـمـام كـند.

و اگر وقت وسعت دارد و تطهیر مسجد نماز را بهم نمی زند, باید دربین نماز تطهیر كـنـد, بعد بقیه نماز را بخواند.

و اگر نماز را بهم می زند, در صورتی كه بعد از نماز تطهیر مسجد ممكن باشد, شكستن نماز جایز نیست .

واگر بعد از نماز تطهیر مسجد ممكن نباشد, یا تاخیر تا بعد از نماز هتك مسجد باشد, باید نماز رابشكند ومسجد را تطهیر نماید, بعد نماز را بخواند.

(مـساله 1172) كسی كه باید نماز را بشكند, اگر نماز را تمام كند اگرچه معصیت كرده ولی نماز او صحیح است , اگر چه احتیاط مستحب آن است كه دوباره بخواند.

(مساله 1173) اگر پیش از آن كه به اندازه ركوع خم شود, یادش بیاید كه اذان واقامه را فراموش كـرده چـنانچه وقت نماز وسعت دارد, مستحب است برای گفتن آنها نماز را بشكند, و همچنین اگر پیش از قرائت یادش بیاید كه اقامه را فراموش كرده است .

شكیات شـكـیـات نماز 23 قسم است , هشت قسم آن شكهایی كه نماز را باطل می كند, و به شش قسم آن نباید اعتنا كرد, و نه قسم دیگر آن صحیح است .

شكهای باطل (مساله 1174) شكهایی كه نماز را باطل می كند از این قرار است : اول - شـك در شـماره ركعتهای نماز دو ركعتی مثل نماز صبح و نماز مسافر, ولی شك در شماره ركعتهای نماز مستحب دو ركعتی و نماز احتیاط نماز را باطل نمی كند.

دوم - شك در شماره ركعتهای نماز سه ركعتی .

سوم - آن كه در نماز چهار ركعتی شك كند كه یك ركعت خوانده یا بیشتر.

چهارم - آن كه در نماز چهار ركعتی پیش از تمام شدن سجده دوم , شك كند كه دوركعت خوانده یا بیشتر.

پنجم - شك بین دو وپنج یا دو و بیشتر از پنج .

ششم - شك بین سه وشش یا سه وبیشتر از شش .

هفتم - شك در ركعتهای نماز كه نداند چند ركعت خوانده است .

هشتم - شك بین چهار وشش یا چهار و بیشتر از شش .

(مساله 1175) اگر یكی از شكهای باطل برای انسان پیش آید باید نماز را به هم نزند و بقدری فكر كند كه یا از صورت نمازگزار خارج شود, یا از پیدا شدن یقین یاگمان ناامید شود.

شكهایی كه نباید به آنها اعتنا كرد (مساله 1176) شكهایی كه نباید به آنها اعتنا كرد, از این قرار است : اول - شك در چیزی كه محل بجا آوردن آن گذشته است .

مثل آن كه در ركوع شك كند كه حمد را خوانده یا نه .

دوم - شك بعد از سلام نماز.

سوم - شك بعداز گذشتن وقت نماز.

چهارم - شك كثیر الشك یعنی كسی كه زیاد شك می كند.

پنجم - شك امام وماموم به تفصیلی كه ذكر خواهد شد.

ششم - شك در نماز مستحبی .

1 - شك در چیزی كه محل آن گذشته است (مساله 1177)اگر در بین نماز شك كند كه یكی از كارهای واجب آن را انجام داده یانه , مثلا شك كند كه حمد خوانده یا نه , چنانچه مشغول كاری كه بعد از آن است نشده , باید آنچه را كه در انجام آن شك كرده بجا آورد.

و اگر مشغول كاری كه بعد ازآن است شده , به شك خود اعتنا نكند.

(مـساله 1178) اگر در بین خواندن آیه ای شك كند كه آیه پیش را خوانده یا نه , یاوقتی آخر آیه را می خواند شك كند كه اول آن را خوانده یا نه , به شك خود اعتنانكند.

(مـسـالـه 1179) اگر بعد از ركوع یا سجود شك كند كه كارهای واجب آن , مانند ذكروآرام بودن بدن را انجام داده یا نه , باید به شك خود اعتنا نكند.

(مساله 1180) اگر در حالی كه به سجده می رود شك كند كه ركوع كرده یا نه , یاشك كند كه بعد از ركوع ایستاده یا نه , به شك خود اعتنا نكند.

(مـسـالـه 1181) اگر در حال برخاستن شك كند كه سجده را بجا آورده یا نه , بایدبرگردد و بجا آورد, واگر شك كند تشهد را بجا آورده یا نه احتیاطا به قصد رجا بجاآورد.

(مـسـالـه 1182) كـسـی كـه نشسته یا خوابیده نماز می خواند, اگر موقعی كه حمد یاتسبیحات مـی خواند, شك كند كه سجده یا تشهد را بجا آورده یا نه , باید به شك خود اعتنا نكند.

و اگر پیش از آن كـه مـشـغول حمد یا تسبیحات شود, شك كند كه سجده یا تشهد را بجا آورده یا نه , باید بجا آورد.

(مـساله 1183) اگر شك كند كه یكی از ركنهای نماز را بجا آورده یا نه , چنانچه مشغول كاری كه بـعد از آن است نشده , باید آن را بجا آورد, مثلا اگر پیش از خواندن تشهد, شك كند كه دو سجده را بجا آورده یا نه , باید بجا آورد.

و چنانچه بعد یادش بیاید كه آن ركن را بجا آورده بوده , چون ركن زیاد شده نماز باطل است .

(مـسـاله 1184) اگر شك كند عملی را كه ركن نیست بجا آورده یا نه , چنانچه مشغول كاری كه بـعـد از آن اسـت نشده , باید آن را بجا آورد, مثلا اگر پیش از خواندن سوره , شك كند كه حمد را خـوانده یا نه , باید حمد را بخواند.

و اگر بعد از انجام آن یادش بیاید كه آن را بجا آورده بوده , چون ركن زیاد نشده نماز صحیح است .

(مـسـاله 1185) اگر شك كند كه ركنی را بجا آورده یانه , چنانچه مشغول تشهد است , اگر شك كـند كه دو سجده را بجا آورده یا نه , باید به شك خود اعتنا نكند, و اگریادش بیاید كه آن ركن را بجا نیاورده , در صورتیكه مشغول ركن بعد نشده باید آن رابجا آورد, و اگر مشغول ركن بعد شده نـمـاز باطل است , مثلا اگر پیش از ركوع ركعت بعد یادش بیاید كه دو سجده را بجا نیاورده باید بجا آورد, و اگر در ركوع یا بعد از آن یادش بیاید نماز باطل است .

(مـسـالـه 1186) اگر شك كند عملی را كه ركن نیست بجا آورده یا نه , چنانچه مشغول كاری كه بعد از آن است شده , باید به شك خود اعتنا نكند, مثلا موقعی كه مشغول خواندن سوره است , اگر شـك كند كه حمد را خوانده یا نه , باید به شك خود اعتنا نكند.

و اگر بعد یادش بیاید كه آن را بجا نـیاورده , در صورتی كه مشغول ركن بعد نشده , باید بجا آورد.

و اگر مشغول ركن بعد شده , نماز صـحـیح است , بنا براین اگر مثلا در قنوت یادش بیاید كه حمد را نخوانده , باید بخواند و اگر در ركوع یادش بیاید نماز صحیح است .

(مـساله 1187) اگر شك كند كه سلام نماز را گفته یا نه , چنانچه مشغول تعقیب نمازیا مشغول نماز دیگر شده , یا بواسطه انجام كاری كه نماز را بهم می زند, از حال نمازگزار بیرون رفته , باید به شك خود اعتنا نكند.

و اگر پیش از اینها شك كند بایدسلام را بگوید.

و اگر شك كند سلام نماز را درست گفته یا نه اعتنا نكند, هر چندوارد عمل دیگر نشده باشد.

2 - شك بعد از سلام (مـسـاله 1188) اگر بعد از سلام نماز شك كند كه نمازش صحیح بوده یا نه , مثلاشك كند ركوع كرده یا نه , یا بعد از سلام نماز چهار ركعتی شك كند كه چهار ركعت خوانده یا پنج ركعت , به شك خود اعتنا نكند ولی اگر هر دو طرف شك او باطل باشد, مثلا بعد از سلام نماز چهار ركعتی , شك كند كه سه ركعت خوانده یا پنج ركعت , نماز باطل است .

3 - شك بعد از وقت (مـسـالـه 1189) اگر بعد از گذشتن وقت نماز, شك كند كه نماز خوانده یا نه , یا گمان كند كه نـخوانده , خواندن آن لازم نیست .

ولی اگر پیش از گذشتن وقت , شك كند كه نماز خوانده یا نه , اگر چه گمان كند كه خوانده , باید آن را بجا آورد.

(مـسـالـه 1190) اگـر بعد از گذشتن وقت شك كند كه نماز را درست خوانده یا نه , به شك خود اعتنا نكند.

(مساله 1191) اگر بعد از گذشتن وقت نماز ظهر وعصر بداند چهار ركعت نمازخوانده , ولی نداند بـه نیت ظهر خوانده یا به نیت عصر, باید چهار ركعت نماز قضابه نیت نمازی كه بر او واجب است بخواند.

(مـسـالـه 1192) اگـربـعداز گذشتن وقت نماز مغرب وعشا, بداندیك نماز خوانده ولی نداند سه ركعتی خوانده یا چهارركعتی باید قضای نماز مغرب وعشا را بخواند.

4 - كثیر الشك كسی كه زیاد شك می كند (مساله 1193) كثیر الشك كسی است كه عرفا بگویند زیاد شك می كند.

و بعیدنیست كسی هم كه نتواند سه نماز پشت سر هم بدون شك بخواند, كثیر الشك باشد, كه باید به شك خود اعتنا نكند.

(مـسـالـه 1194) هـرگـاه كثیرالشك در بجاآوردن چیزی شك كند, باید بنا بگذارد كه آن را بجا آورده , مـگـر این كه اگر آن را بجا آورده باشد نمازباطل باشد كه دراین صورت , باید بنابگذارد كه آن را انـجـام نـداده , مـثلا اگر شك كند كه یك ركوع كرده یابیشتر, چون با زیادشدن ركوع نماز باطل است , باید بنا بگذارد كه بیشتر از یك ركوع نكرده است .

(مـسـالـه 1195) كسی كه در یك چیز نماز زیاد شك می كند, چنانچه در چیزهای دیگر نماز شك كـند, باید به دستور آن رفتار نماید, مثلا كسی كه زیاد شك می كندسجده كرده یا نه , اگر در بجا آوردن ركـوع شك كند, باید به دستور آن عمل نمایدیعنی : اگر ایستاده ركوع را بجا آورد, و اگر به سجده رفته اعتنا نكند.

(مـساله 1196) كسی كه در نماز مخصوصی مثلا در نماز ظهر زیاد شك می كند اگردر نماز دیگر مثلا در نماز عصر شك كند, باید به دستور شك رفتار نماید.

(مـساله 1197) كسی كه وقتی در جای مخصوصی , نماز می خواند, زیاد شك می كند, اگر در غیر آنجا نماز بخواند وشكی برای او پیش آید, باید به دستور شك عمل نماید.

(مـسـالـه 1198) اگر انسان شك كند كه كثیر الشك شده یا نه , باید به دستور شك عمل نماید.

و كثیر الشك تا وقتی یقین نكند كه بحال معمول مردم برگشته , باید به شك خود اعتنا نكند.

(مساله 1199) كسی كه زیاد شك می كند اگر شك كند ركنی را بجا آورده یا نه , واعتنا نكند, بعد یـادش بـیـایـد كـه آن را بـجا نیاورده , چنانچه مشغول ركن بعد نشده ,باید آن را بجا آورد.

و اگر مـشـغول ركن بعد شده نماز باطل است , مثلا اگر شك كندركوع كرده یا نه واعتنا نكند, چنانچه پـیـش از سجده دوم یادش بیاید كه ركوع نكرده ,باید برگردد و ركوع كند و نماز را تمام نماید.

و احتیاط مستحب آن است كه نماز رادوباره بخواند, و اگر در سجده دوم یادش بیاید, نمازش باطل است .

(مـساله 1200) كسی كه زیاد شك می كند, اگر شك كند چیزی را كه ركن نیست بجاآورده یا نه واعتنا نكند, و بعد یادش بیاید كه آن را بجا نیاورده , چنانچه از محل بجاآوردن آن نگذشته , باید آن را بجا آورد, و اگر از محل آن گذشته نمازش صحیح است , مثلا اگر شك كند كه حمد خوانده یا نـه واعتنا نكند, چنانچه در قنوت یادش بیاید كه حمد نخوانده , باید بخواند و اگر در ركوع یادش بیاید, نماز او صحیح است .

5 - شك امام و ماموم (مـسـاله 1201) اگر امام جماعت در شماره ركعتهای نماز شك كند, مثلا شك كندكه سه ركعت خـوانده یا چهار ركعت , چنانچه ماموم یقین یا گمان داشته باشد كه چهار ركعت خوانده و به امام بفهماند كه چهار ركعت خوانده است , امام باید نماز راتمام كند وخواندن نماز احتیاط لازم نیست , و نیز اگر امام یقین یا گمان داشته باشدكه چند ركعت خوانده , و ماموم در شماره ركعتهای نماز شك كند, باید به شك خوداعتنا ننماید.

6 - شك در نماز مستحبی (مساله 1202) اگر در شماره ركعتهای نماز مستحبی شك كند, چنانچه طرف بیشتر شك , نماز را باطل می كند, باید بنا را بر كمتر بگذارد, مثلا اگر در نافله صبح شك كند كه دو ركعت خوانده یا سـه ركـعـت , بـایـد بـنـا بگذارد كه دو ركعت خوانده است .

و اگر طرف بیشتر شك نماز را باطل نـمـی كـنـد, مـثلا شك كند كه دو ركعت خوانده یا یك ركعت بهر طرف شك عمل كند, نمازش صحیح است .

(مـسـالـه 1203) كم شدن ركن , نافله را باطل می كند, ولی زیاد شدن ركن , آن را باطل نمی كند, پس اگر یكی ازكارهای نافله را فراموش كند وموقعی یادش بیاید كه مشغول ركن بعد از آن شده , باید آن كار را انجام دهد و دوباره آن ركن را بجا آورد,مثلا اگر در بین ركوع یادش بیاید كه سوره را نخوانده , باید برگردد و سوره را بخواند,و دوباره به ركوع رود.

(مساله 1204) اگر در یكی از كارهای نافله شك كند - خواه ركن باشد یا غیر ركن -چنانچه محل آن نگذشته باشد, باید بجا آورد و اگر محل آن گذشته , به شك خوداعتنا نكند.

(مـسـاله 1205) اگر در نماز مستحبی دو ركعتی , گمانش به سه ركعت یا بیشتر برود,باید اعتنا نـكـند و نمازش صحیح است , و اگر گمانش به دو ركعت یا كمتر برود, بنا براحتیاط واجب باید بـهـمـان گمان عمل كند, مثلا اگر گمانش به یك ركعت می روداحتیاطا باید یك ركعت دیگر بخواند.

(مساله 1206) اگر در نماز نافله كاری كند كه برای آن در نماز واجب , سجده سهوواجب می شود, یا یك سجده یا تشهد را فراموش نماید, لازم نیست بعد از نماز,سجده سهو یا قضای سجده وتشهد را بجا آورد.

(مـسـالـه 1207) اگر شك كند كه نماز مستحبی را خوانده یا نه , چنانچه آن نماز مثل نماز جعفر طـیار وقت معین نداشته باشد, بنا بگذارد كه نخوانده است , و همچنین است اگر مثل نافله یومیه وقـت معین داشته باشد ولكن پیش از گذشتن وقت , شك كند كه آن را بجا آورده یا نه , ولی اگر بعد از گذشتن وقت شك كند كه خوانده است یا نه , به شك خود اعتنا نكند.

شكهای صحیح (مـسـالـه 1208) در نه صورت اگر در شماره ركعتهای نماز چهار ركعتی شك كند,باید فورا فكر نـمـایـد, پـس اگر یقین یا گمان به یك طرف شك پیدا كرد همان طرف رابگیرد, و نماز را تمام كند.

والا به دستورهایی كه گفته می شود, عمل نماید.

وآن نه صورت از این قرار است : اول - آن كـه بعد از تمام شدن ذكر واجب سجده دوم شك كند دو ركعت خوانده یاسه ركعت , كه بـایـد بـنا بگذارد سه ركعت خوانده , و یك ركعت دیگر بخواند و نماز راتمام كند, وبعد از نماز یك ركعت نماز احتیاط ایستاده به دستوری كه بعدا گفته می شود بجا آورد.

دوم - بـیـن دو و چـهـار بـعد از تمام شدن ذكر واجب سجده دوم كه باید بنا بگذارد چهار ركعت خوانده و نماز را تمام كند, وبعد از نماز دو ركعت نماز احتیاطایستاده بخواند.

سوم - شك بین دو وسه وچهار بعد از تمام شدن ذكر واجب سجده دوم كه باید بنابر چهار بگذارد, وبعد از نماز دو ركعت نماز احتیاط ایستاده , وبعد دو ركعت نشسته بجا آورد.

چهارم - شك بین چهار وپنج بعد از تمام شدن ذكر واجب سجده دوم كه باید بنا برچهار بگذارد و نـمـاز را تـمـام كـند, وبعد از نماز دو سجده سهو بجا آورد, ولی اگر یكی از این چهار شك بعد از سجده اول , یا پیش از تمام شدن ذكر واجب سجده دوم ,برای او پیش آید نماز باطل است .

پـنـجم - شك بین سه و چهار كه در هر جای نماز باشد, باید بنا بر چهار بگذارد ونماز راتمام كند, وبعد از نماز یك ركعت نماز احتیاط ایستاده یا دو ركعت نشسته بجا آورد.

شـشـم - شـك بـین چهار وپنج در حال ایستاده كه باید بنشیند وتشهد بخواند, و بعداز سلام یك ركعت نماز احتیاط ایستاده یا دو ركعت نشسته بجا آورد, و احتیاط لازم آن است كه در این صورت و همچنین در صورت هفتم وهشتم بعد از نماز احتیاطدو سجده سهو نیز بجای آورد.

هفتم - شك بین سه و پنج در حال ایستاده كه باید بنشیند وتشهد بخواند, وبعد ازسلام دو ركعت نماز احتیاط ایستاده بجا آورد.

هشتم - شك بین سه و چهار وپنج در حال ایستاده كه باید بنشیند وتشهد بخواند, وبعد از سلام دو ركعت نماز احتیاط ایستاده , و بعد دو ركعت نشسته بجا آورد.

نهم - شك بین پنج وشش در حال ایستاده كه باید بنشیند وتشهد بخواند, و بعد ازسلام دو سجده سهو بجا آورد.

وبنا بر احتیاط واجب دو سجده سهو دیگر هم برای ایستادن بیجا بجا آورد.

(مساله 1209) اگر یكی از شكهای صحیح برای انسان پیش آید, نباید نماز رابشكند.

و چنانچه نماز را بـشـكـنـد مـعـصـیـت كـرده است .

پس اگر پیش از انجام كاری كه نمازرا باطل می كند, مثل پشت كردن به قبله نمازرا از سرگیرد, نماز دوم هم باطل است واگربعد از انجام كاری كه نماز را باطل می كند, مشغول نماز شود, نماز دوم صحیح است .

(مساله 1210) اگر یكی از شكهایی كه نماز احتیاط برای آنها واجب است در نمازپیش آید, چنانچه انـسان نماز را تمام كند وبدون خواندن نماز احتیاط, نماز را از سربگیرد معصیت كرده است , پس اگر پیش از انجام كاری كه نماز را باطل می كند, نمازرا از سر گرفته , نماز دوم هم باطل است و اگر بعد از انجام كاریكه نماز را باطل می كند, مشغول نماز شده نماز دوم صحیح است .

(مـساله 1211) وقتی یكی از شكهای صحیح برای انسان پیش آید, چنانكه گفته شد, باید فورا فكر كند, ولی اگر چیزهایی كه بواسطه آنها ممكن است یقین یا گمان به یك طرف شك پیدا شود, از بـیـن نمی رود, چنانچه كمی بعد فكر كند اشكال ندارد, مثلا اگر در سجده شك كند, می تواند تا بعد از سجده فكر كردن را تاخیربیندازد.

(مساله 1212) اگر اول گمانش بیك طرف بیشتر باشد, بعد دو طرف در نظر اومساوی شود, باید بـه دسـتـور شـك عمل نماید.

و اگر اول دو طرف در نظر او مساوی باشد و به طرفی كه وظیفه اوست بنا بگذارد, بعد گمانش بطرف دیگر برود, بایدطرف گمان را بگیرد و نماز را تمام كند.

(مـسـالـه 1213) كـسـی كه نمی داند گمانش به یك طرف بیشتر است یا هر دو طرف در نظر او مـساویست , اگر احتمال می دهد بیك طرف گمانش زیادتر باشد, باید آن طرف را بگیرد, والا به دستور شك عمل كند.

(مساله 1214) اگر بعد از نماز بداند كه در بین نماز حال تردیدی داشته , كه مثلا دوركعت خوانده یـا سـه ركعت , و بنا را بر سه گذاشته , ولی نداند كه گمانش به خواندن سه ركعت بوده , یا هر دو طرف در نظر او مساوی بوده , خوب است نماز احتیاط رابخواند.

(مـسـالـه 1215) اگـر موقعی كه تشهد می خواند, یا بعد از ایستادن شك كند كه دوسجده را بجا آورده یا نه , ودر همان موقع یكی از شكهایی كه اگر بعد از تمام شدن دوسجده اتفاق بیفتد صحیح مـی باشد, برای او پیش آید, مثلا شك كند كه دو ركعت خوانده یا سه ركعت , چنانچه به دستور آن شك عمل كند, نمازش صحیح است .

(مساله 1216) اگر پیش از آن كه مشغول تشهد شود, یا پیش از ایستادن , شك كندكه دو سجده را بـجـا آورده یـا نـه , ودر هـمان موقع یكی از شكهایی كه بعد از تمام شدن دو سجده صحیح است , برایش پیش آید, نماز باطل است .

(مـساله 1217) اگر موقعی كه ایستاده بین سه و چهار, یا بین سه و چهار و پنج شك كند, و یادش بیاید كه یك سجده یا دو سجده را از ركعت پیش بجا نیاورده , نمازش باطل است .

(مـسـالـه 1218) اگر شك او از بین برود وشك دیگری برایش پیش آید, مثلا اول شك كند كه دو ركعت خوانده یا سه ركعت , بعد شك كند كه سه ركعت خوانده یاچهار ركعت , باید به دستور شك دوم عمل نماید.

(مـسـالـه 1219) اگـر بعد از نماز شك كند كه در نماز مثلا بین دو و چهار شك كرده , یابین سه وچهار, احتیاط واجب آن است كه به دستور هردو عمل كند, و نماز را هم دوباره بخواند.

(مـسـالـه 1220) اگـر بعد از نماز بفهمد كه در نماز شكی برای او پیش آمده ولی ندانداز شكهای بـاطـل بـوده یا از شكهای صحیح , و اگر از شكهای صحیح بوده كدام قسم آن بوده است , باید دو ركـعـت نماز احتیاط ایستاده , و یك ركعت ایستاده ودو ركعت نشسته ودو سجده سهو بجا آورد و نماز را هم دوباره بخواند.

(مـساله 1221) كسی كه نشسته نماز می خواند, اگر شكی كند كه مختار است برای آن یك ركعت نـمـاز احـتیاط ایستاده یا دو ركعت نشسته بخواند, باید یك ركعت نشسته را بجا آورد, و همچنین اگـر شكی كند كه معین است برای آن یك ركعت نمازاحتیاط ایستاده بخواند, یك ركعت نشسته بجای یك ركعت ایستاده كافی است .

وهمچنین دو ركعت نشسته بجای دو ركعت ایستاده , ولكن در مـثـل دو و سـه احـتـیـاطمستحب , جمع بین یك ركعت نشسته ودو ركعت نشسته , و دوباره خواندن نمازاست .

(مـسـاله 1222) كسی كه ایستاده نماز می خواند, اگر موقع خواندن نماز احتیاط ازایستادن عاجز شـود, بـایـد مـثـل كـسی كه نماز را نشسته می خواند, و حكم آن در مساله پیش گفته شد, نماز احتیاط را بجا آورد.

(مساله 1223) كسی كه نشسته نماز می خواند, اگر موقع خواندن نماز احتیاطبتواند بایستد, باید بوظیفه كسی كه نماز را ایستاده می خواند عمل كند.

نماز احتیاط (مساله 1224) كسی كه نماز احتیاط بر او واجب است , بعد از سلام نماز باید فورانیت نماز احتیاط كـنـد, و تـكـبیر بگوید وحمد را بخواند و به ركوع رود و دو سجده نماید.

پس اگر یك ركعت نماز احتیاط بر او واجب است , بعد از دو سجده , تشهدبخواند وسلام دهد, و اگر دو ركعت نماز احتیاط بـر او واجـب است بعد از دو سجده , یك ركعت دیگر مثل ركعت اول بجا آورد وبعد از تشهد سلام دهد.

(مـسـالـه 1225) نماز احتیاط سوره و قنوت ندارد و باید آن را آهسته بخوانند و نیت آن را به زبان نیاورند, و احتیاط واجب آن است كه بسم اللّه الرحمن الرحیم آن را هم آهسته بگویند.

(مـسـالـه 1226) اگـر پـیش از خواندن نماز احتیاط بفهمد, نمازی كه خوانده درست بوده , لازم نیست نماز احتیاط را بخواند, و اگر در بین نماز احتیاط بفهمد, لازم نیست آن را تمام نماید.

(مـسـالـه 1227) اگر پیش از خواندن نماز احتیاط بفهمد كه ركعتهای نمازش كم بوده ,چنانچه كـاری كه نماز را باطل می كند انجام نداده , باید آنچه از نماز را نخوانده بخواند, و برای سلام بیجا دو سجده سهو بنماید, و اگر كاری كه نماز را باطل می كند, انجام داده , مثلا پشت به قبله كرده , باید نماز را دوباره بجا آورد.

(مـسـالـه 1228) اگر بعد از نماز احتیاط بفهمد كسری نماز به مقدار نماز احتیاط بوده , مثلا در شك بین سه وچهار, یك ركعت نماز احتیاط ایستاده بخواند, بعد بفهمدنماز را سه ركعت خوانده , نمازش صحیح است .

(مساله 1229) اگر بعد از خواندن نماز احتیاط بفهمد كسری نماز كمتر از نمازاحتیاط بوده , مثلا در شك بین دو و چهار, دو ركعت نماز احتیاط ایستاده بخواند,بعدبفهمد نماز را سه ركعت خوانده چـنـانـچه منافی بجانیاورده باشدبنابر احتیاط لازم كسری را تمام كند, و نماز را دوباره بخواند, تا یقین كند به تكلیف خود عمل كرده است .

(مساله 1230) اگر بعد از خواندن نماز احتیاط بفهمد كسری نماز بیشتر از نمازاحتیاط بوده , مثلا در شـك بـیـن سـه وچـهار, یك ركعت نماز احتیاط ایستاده بخواند,بعد بفهمد نماز را دو ركعت خـوانـده , چنانچه بعد از نماز احتیاط كاری كه نماز راباطل می كند انجام داده , مثلا پشت به قبله كـرده , نـماز را دوباره بخواند و اگر كاری كه نماز را باطل می كند انجام نداده , بنابر احتیاط لازم باید دو ركعت كسری نماز را بجاآورد, و نماز را هم دوباره بخواند.

(مساله 1231) اگر بین دو وسه وچهار شك كند, و بعد از خواندن دو ركعت نمازاحتیاط ایستاده , یادش بیاید كه نماز را دو ركعت خوانده , لازم نیست دو ركعت نمازاحتیاط نشسته را بخواند.

(مـسـاله 1232) اگر بین سه و چهار شك كند, و موقعی كه دو ركعت نماز احتیاطنشسته , یا یك ركعت ایستاده را می خواند, یادش بیاید كه نماز را سه ركعت خوانده , باید نماز احتیاط را رها كند, و بنابر احتیاط لازم كسری را بجا آورد و نماز را دوباره بخواند.

(مـسـاله 1233) اگر بین دو وسه وچهار شك كند, و موقعی كه دو ركعت نمازاحتیاط ایستاده را مـی خـواند, پیش از ركوع ركعت دوم یادش بیاید كه نماز را سه ركعت خوانده , باید نماز احتیاط را رها كند, وبنا بر احتیاط لازم كسری نماز را بجاآورد, و نماز را دوباره بخواند.

(مساله 1234) اگر در بین نماز احتیاط بفهمد كسری نمازش بیشتر یا كمتر از نمازاحتیاط بوده , بـایـد آن را رهـا كند, وبنابر احتیاط لازم كسری نماز را بجا آورد, و نماز رادوباره بخواند, مثلا در شك بین سه وچهار اگر موقعی كه دو ركعت نماز احتیاطنشسته را می خواند, یادش بیاید كه نماز را دو ركعت خوانده , باید نماز احتیاطنشسته را رها كند, و دو ركعت كسری نماز را بخواند, و نماز را هم دوباره بجا آورد.

(مـسـاله 1235) اگر شك كند نماز احتیاطی را كه بر او واجب بوده بجا آورده یا نه ,چنانچه وقت نـمـاز گذشته به شك خود اعتنا نكند, و اگر وقت دارد, و یا محل بجاآوردن نماز احتیاط بعد از وقـت بـاشد, مثل كسی كه بیشتر از یك ركعت از وقت رادرك نكرده باشد در صورتی كه مشغول كـار دیگری نشده واز جای نماز بر نخاسته وكاری هم - مثل پشت كردن به قبله كه نماز را باطل می كند - انجام نداده , باید نمازاحتیاط را بخواند, و اگر مشغول كار دیگری شده , یا كاری كه نماز را بـاطـل مـی كـنـدبجا آورده , یا بین نماز وشك او زیاد طول كشیده , احتیاط واجب آن است كه نمازاحتیاط را بجا آورد, و نماز را هم دوباره بخواند.

(مـساله 1236) اگر در نماز احتیاط ركنی را زیاد كند, یا مثلا بجای یك ركعت دوركعت بخواند, نماز احتیاط باطل می شود, و باید دوباره نماز احتیاط را بخواند, واصل نماز را هم اعاده نماید.

(مـسـاله 1237) موقعی كه مشغول نماز احتیاط است , اگر در یكی از افعال آن شك كند, چنانچه مـحـل آن نـگذشته , باید بجا آورد, و اگر محلش گذشته , باید به شك خود اعتنا نكند, مثلا اگر شـك كـنـد كه حمد خوانده یا نه , چنانچه به ركوع نرفته , بایدبخواند و اگر به ركوع رفته , باید به شك خود اعتنا نكند.

(مـساله 1238) اگر در شماره ركعتهای نماز احتیاط شك كند, چنانچه طرف بیشترشك نماز را باطل می كند, باید بنا را بر كمتر بگذارد.

و اگر طرف بیشتر شك نماز راباطل نمی كند, باید بنا را بـر بـیشتر بگذارد و در هر دو صورت بعد از تمام شدن نمازاحتیاط, اصل نماز را نیز بنا بر احتیاط دوبـاره بخواند, مثلا موقعی كه مشغول خواندن دو ركعت نماز احتیاط است , اگر شك كند كه دو ركـعـت خـوانده یا سه ركعت , چون طرف بیشتر شك نماز را باطل می كند, باید بنا بگذارد كه دو ركـعت خوانده , و اگر شك كند كه یك ركعت خوانده یا دو ركعت , چون طرف بیشتر شك نماز را باطل نمی كند, باید بنا بگذارد كه دو ركعت خوانده است , و اصل نماز را نیزاعاده نماید.

(مـسـالـه 1239) اگـر در نماز احتیاط چیزی كه ركن نیست , سهوا كم یا زیاد شود, و ازچیزهایی بـاشد كه در خود نماز سجده سهو دارد, احتیاط لازم آن است كه سجده سهو را بجا آورد.

و اگر از چیزهایی است كه سجده سهو ندارد در نماز احتیاط نیزلازم نیست .

(مـسـاله 1240) اگر بعد از سلام نماز احتیاط شك كند كه یكی از اجزا یا شرایط آن را بجا آورده یا نه , به شك خود اعتنا نكند.

(مساله 1241) اگر در نماز احتیاط, تشهد یا یك سجده را فراموش كند, احتیاطواجب آن است كه بعد از سلام نماز, آن را قضا نماید.

(مـسـالـه 1242) اگـر نماز احتیاط و قضای یك سجده یا قضای یك تشهد یا دوسجده سهو بر او واجب شود, باید اول نماز احتیاط را بجا آورد.

(مـساله 1243) حكم گمان در نماز مثل حكم یقین است , مثلا اگر انسان گمان داردكه نماز را چـهـار ركـعـت خوانده , نباید نماز احتیاط بخواند, و اگر گمان دارد ركوع كرده , نباید آن را بجا آورد, و اگر گمان دارد حمد را نخوانده , چنانچه به ركوع نرفته ,باید بخواند, و اگر به ركوع رفته نمازش صحیح است .

(مـسـالـه 1244)حـكم شك و سهو و گمان در نمازهای واجب یومیه و نمازهای واجب دیگر فرق نـدارد, مـثلا اگر در نماز آیات شك كند كه یك ركعت خوانده یا دوركعت , چون شك در نماز دو ركعتی است , نماز باطل می شود.

سجده سهو (مـسـالـه 1245) بـرای پـنج چیز بعد از سلام نماز, انسان باید دو سجده سهو به دستوری كه بعدا گفته می شود بجا آورد: اول - آن كه در بین نماز, سهوا حرف بزند.

دوم - جایی كه نباید سلام نماز را بدهد, مثلا در ركعت اول سهوا سلام بدهد.

سوم - آن كه یك سجده را فراموش كند.

چهارم - آن كه تشهد را فراموش كند.

پـنـجـم - آن كـه در نماز چهار ركعتی بعد از سجده دوم شك كند كه چهار ركعت خوانده یا پنج ركعت , و اگر در جایی كه باید بایستد, مثلا موقع خواندن حمد وسوره اشتباها بنشیند, یا در جایی كـه بـاید بنشیند, مثلا موقع خواندن تشهد اشتباهابایستد, بنابر احتیاط واجب باید دو سجده سهو بـجا آورد.

بلكه برای هر چیزی كه در نماز اشتباها كم یا زیاد كند, احتیاط مستحب آن است كه دو سجده سهو بنماید.

و احكام این چند صورت در مسائل آینده گفته می شود.

(مساله 1246) اگر انسان اشتباها یا بخیال این كه نمازش تمام شده حرف بزند,باید دو سجده سهو بجا آورد.

(مـسـالـه 1247) برای حرفی كه از آه كشیدن وسرفه پیدا می شود, سجده سهوواجب نیست , ولی اگر مثلا سهوا آخ یا آه بگوید, باید سجده سهو نماید.

(مساله 1248) اگر چیزی را كه غلط خوانده دوباره بطور صحیح بخواند, برای دوباره خواندن آن سجده سهو واجب نیست .

(مساله 1249) اگر در نماز سهوا چند كلمه حرف بزند وتمام آنها یك مرتبه حساب شود, دو سجده سهو بعد از سلام نماز كافی است .

(مساله 1250) اگر سهوا تسبیحات اربعه را نگوید, یا بیشتر از سه مرتبه بگویداحتیاط مستحب آن است كه بعد از نماز دو سجده سهو بجا آورد.

(مساله 1251) اگر در جایی كه نباید سلام نماز را بگوید سهوا بگوید: السلام علینا وعلی عباد اللّه الصالحین یا بگوید: السلام علیكم ورحمه اللّه وبركاته باید دو سجده سهو بنماید, و همچنین اگر سهوامقداری از این دو سلام را بگوید باید دو سجده سهو بنماید.

ولی اگر سهوا بگوید: السلام علیك ایها النبی ورحمه اللّه وبركاته احتیاط مستحب آن است كه دو سجده سهو بجا آورد.

(مساله 1252) اگر در جایی كه نباید سلام دهد اشتباها هر سه سلام را بگوید, دوسجده سهو كافی است .

(مساله 1253) اگر یك سجده یا تشهد را فراموش كند و پیش از ركوع ركعت بعدیادش بیاید, باید برگردد و بجا آورد, و بعد از نماز بنابر احتیاط واجب برای ایستادن بیجا, دو سجده سهو بنماید.

(مـسـالـه 1254)اگـر در ركـوع یـا بعد از آن یادش بیاید كه یك سجده یا تشهد را ازركعت پیش فـرامـوش كرده , باید بعد از سلام نماز, سجده یا تشهد را قضا نماید, وبعد از آن دو سجده سهو بجا آورد.

(مساله 1255) اگر سجده سهو را بعد از سلام نماز عمدا بجا نیاورد, معصیت كرده ولی نماز باطل نـمـی شود, و واجب است هر چه زود تر آن را انجام دهد.

و چنانچه سهوا بجا نیاورد هر وقت یادش آمد باید فورا انجام دهد.

(مساله 1256) اگر شك دارد كه سجده سهو بر او واجب شده یا نه , لازم نیست بجاآورد.

(مساله 1257) كسی كه شك دارد, مثلا دو سجده سهو بر او واجب شده یا چهار تا, اگر دو سجده بنماید كافی است .

(مـسـاله 1258) اگر بداند یكی از دو سجده سهو را بجا نیاورده , و تدارك ممكن نباشد, و یا بداند سهوا سه سجده سهو كرده , باید دوباره دو سجده سهو بنماید.

دستور سجده سهو (مـسـالـه 1259) دسـتـور سجده سهو این است كه بعد از سلام نماز فورا نیت سجده سهو كند, و پـیشانی را به چیزی كه سجده بر آن صحیح است بگذارد, و ذكر بگوید,و ذكر سجده سهو را به سه نـحو می شود انجام داد.

اول - بسم اللّه وباللّه وصلی اللّه علی محمد وآله .

دوم - بسم اللّه وباللّه اللهم صـل عـلـی محمد وآل محمد.

سوم - بسم اللّه وباللّه السلام علیك ایها النبی ورحمه اللّه وبركاته , و احـتیاط اختیار قسم سوم است ,بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود وذكر را بگوید و بنشیند و بعد از خواندن تشهد سلام دهد.

قضای سجده و تشهد فراموش شده (مساله 1260) سجده و تشهدی را كه انسان فراموش كرده , و بعد از نماز, قضای آن را بجا می آورد, بـایـد تـمام شرایط نماز: مانند پاك بودن بدن و لباس و رو به قبله بودن و شرطهای دیگر را داشته باشد.

(مـساله 1261) اگر سجده یا تشهد را چند دفعه فراموش كند, مثلا یك سجده ازركعت اول و یك سـجده از ركعت دوم فراموش نماید, باید بعد از نماز قضای هر دورا با سجده های سهوی كه برای آنها لازم است بجا آورد, و لازم نیست معین كند كه قضای كدام یك آنها است .

(مـساله 1262) اگر یك سجده و تشهد را فراموش كند, احتیاط واجب آن است كه هر كدام را اول فـرامـوش كـرده , اول قـضـا نماید.

و اگر نداند كدام اول فراموش شده ,باید احتیاطا یك سجده و تـشهد و بعد یك سجده دیگر بجا آورد, یا یك تشهد ویك سجده و بعد یك تشهد دیگر بجا آورد, تا یقین كند سجده و تشهد را بترتیبی كه فراموش كرده قضا نموده است .

(مساله 1263) اگر بخیال این كه اول , سجده را فراموش كرده , اول قضای آن را بجاآورد, و بعد از خواندن تشهد یادش بیاید كه اول تشهد را فراموش كرده , احتیاطواجب آن است كه دوباره سجده را قضا نماید.

و نیز اگر بخیال این كه اول تشهد رافراموش كرده اول قضای آن را بجا آورد, وبعد از سجده یادش بیاید كه اول سجده رافراموش كرده , بنا بر احتیاط واجب باید دوباره تشهد را بخواند.

(مساله 1264) اگر بین سلام نماز و قضای سجده یا تشهد كاری كند كه اگر عمدا یاسهوا در نماز اتفاق بیفتد نماز باطل می شود, مثلا پشت به قبله نماید, احتیاطمستحب آن است كه بعد از قضای سجده و تشهد دوباره نماز را بخواند.

(مـسـالـه 1265) اگـر بعد از سلام نماز یادش بیاید كه یك سجده از ركعت آخر رافراموش كرده , چـنانچه كاری كه عمدی و سهوی آن نماز را باطل می كند, مثل پشت كردن به قبله انجام نداده , بنا بر احتیاط واجب باید بقصد این كه وظیفه خود را انجام داده باشد سجده فراموش شده وبعد از آن تـشهد و سلام و دو سجده سهو بجا آوردو نیز اگر یادش بیاید كه تشهد ركعت آخر را فراموش كرده , باید احتیاطا بقصد این كه وظیفه خود را انجام داده باشد تشهد را بخواند, و بعد از آن سلام دهد و دو سجده سهو بنماید, و در هر صورت احتیاطا دو سجده سهو برای سلام بیجا نیز بجاآورد.

(مـسـالـه 1266) اگـر بـین سلام نماز و قضای سجده یا تشهد كاری كند كه برای آن سجده سهو واجـب می شود, مثل آن كه سهوا حرف بزند, بنابر احتیاط واجب بایدسجده یا تشهد را قضا كند, و غیر از سجده سهوی كه برای قضای سجده یا تشهدلازم است , دو سجده سهو دیگر نیز بنماید.

(مساله 1267) اگر نداند كه سجده را فراموش كرده یا تشهد را, باید هر دو را قضانماید, و هر كدام را اول بجا آورد اشكال ندارد.

(مساله 1268) اگر شك دارد كه سجده یا تشهد را فراموش كرده یا نه , واجب نیست قضا نماید.

(مساله 1269) اگر بداند سجده یا تشهد را فراموش كرده , و شك كند كه پیش ازركوع ركعت بعد بجا آورده یا نه , احتیاط واجب آن است كه آن را قضا نماید.

(مـساله 1270) كسی كه باید سجده یا تشهد را قضا نماید, اگر برای كار دیگری هم سجده سهو بر او واجب شود, بنابر احتیاط لازم باید بعد از نماز سجده یا تشهد راقضا نماید, بعد سجده سهو را بجا آورد.

(مساله 1271) اگر شك دارد كه بعد از نماز قضای سجده یا تشهد فراموش شده رابجا آورده یا نه , چـنانچه وقت نماز نگذشته , باید سجده یا تشهد را قضا نماید.

و اگروقت نماز گذشته , قضای آن مستحب است .

كم و زیاد كردن اجزا وشرایط نماز (مـساله 1272) هرگاه چیزی از واجبات نماز را عمدا كم یا زیاد كند, اگر چه یك حرف آن باشد, نماز باطل است .

(مـسـاله 1273) اگربواسطه ندانستن مساله , چیزی از واجبات نماز را كم یا زیاد كند, نماز باطل اسـت .

ولـی چـنـانـچـه بواسطه ندانستن مساله , حمد و سوره نماز صبح ومغرب و عشا را آهسته بـخـوانـد, یا حمد و سوره نماز ظهر و عصر را بلند بخواند, یادر مسافرت نماز ظهر وعصر و عشا را چهار ركعت بخواند, نمازش صحیح است .

(مـسـالـه 1274) اگر در بین نماز بفهمد وضو یا غسلش باطل بوده , یا بدون وضو یاغسل مشغول نـمـاز شـده , بـایـد نماز را بهم بزند ودوباره با وضو یا غسل بخواند, و اگربعد از نماز بفهمد, باید دوباره نماز را با وضو یا غسل بجا آورد, و اگر وقت گذشته قضا نماید.

(مـسـالـه 1275) اگـر بـعد از رسیدن به ركوع , یادش بیاید كه دو سجده از ركعت پیش فراموش كرده , نمازش باطل است .

و اگر پیش از رسیدن به ركوع یادش بیاید, باید برگردد ودو سجده را بـجـا آورد وبـر خـیـزد و حـمـد و سوره یا تسبیحات را بخواند و نمازرا تمام كند, وبعد از نماز بنا براحتیاط واجب , برای ایستادن بیجا دو سجده سهوبنماید.

(مساله 1276) اگر پیش از گفتن السلام علینا...

و السلام علیكم ...

یادش بیایدكه دو سجده ركعت آخر را بجا نیاورده , باید دو سجده را بجا آورد و دوباره تشهدبخواند و نماز را سلام دهد.

(مساله 1277) اگر پیش از سلام نماز یادش بیاید كه یك ركعت یا بیشتر از آخر نمازنخوانده , باید مقداری را كه فراموش كرده بجا آورد.

(مـسـالـه 1278) اگر بعد از سلام نماز یادش بیاید كه یك ركعت یا بیشتر از آخر نمازرا نخوانده , چنانچه كاری انجام داده كه اگر در نماز عمدا یا سهوا اتفاق بیفتد نماز راباطل می كند, مثلا پشت به قبله كرده , نمازش باطل است .

و اگر كاری كه عمدی وسهوی آن , نماز را باطل می كند انجام نـداده , بـایـد فـورا مـقداری را كه فراموش كرده بجا آورد, و برای سلام زیادی نیز دو سجده سهو بنماید.

(مساله 1279) هرگاه بعد از سلام نماز عملی انجام دهد كه اگر در نماز عمدا یاسهوا اتفاق بیفتد نـماز را باطل می كند, مثلا پشت به قبله نماید, و بعد یادش بیایدكه دو سجده آخر را بجا نیاورده , نـمـازش بـاطـل اسـت .

و اگـر پـیش از انجام كاری كه نماز راباطل می كند, یادش بیاید, باید دو سـجـده ای را كـه فراموش كرده بجا آورد, ودوباره تشهد بخواند و نماز را سلام دهد, و دو سجده سهو برای سلامی كه اول گفته است بنماید.

(مساله 1280) اگر بفهمد نماز را پیش از وقت خوانده , یا از روی جهل و غفلت یافراموشی پشت به قـبـلـه یا بطرف راست یا بطرف چپ قبله بجا آورده , باید دوباره بخواند, و اگر وقت گذشته قضا نـمـاید, ولی اگر تفحص از قبله كرده ودر تشخیص قبله اشتباه نموده , اگر در وقت ملتفت شود بـایـد دوباره نماز را بخواند, و اگر درخارج وقت باشد قضا ندارد, بلی احتیاط مستحب قضای آن است .

نماز مسافر مسافر باید نماز ظهر وعصر و عشا را با هشت شرط شكسته قصر یعنی دو ركعت بخواند.

شـرط اول - آن كـه سـفـر او كمتر از هشت فرسخ شرعی نباشد, و فرسخ شرعی دوازده هزار ذراع است , به ذراع متعارف , و بعضی گفته اند: این مقدار تقریبا پنج كیلومتر ونیم است .

(مـساله 1281) كسی كه مجموع رفتن وبر گشتن او هشت فرسخ است , چنانچه هیچ یك از رفتن وبـرگـشـتـن كـمـتر از چهار فرسخ نباشد, باید نماز را شكسته بخواند.

واگر رفتن سه فرسخ و بـرگشتن پنج فرسخ , یا رفتن پنج فرسخ و برگشتن سه فرسخ باشد, باید نماز را تمام , یعنی چهار ركـعـت بـخواند.

و اگر چه احتیاط این است كه اگررفتن مثلا سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد.

جمع بین اتمام و قصر نماید.

(مـساله 1282) اگر رفتن و برگشتن , هر یك از چهار فرسخ كمتر نباشد نمازش شكسته است , و روزه را نـیـز بـاید افطار نماید, اگرچه همان روز یا شب آن برنگردد,اگرچه احتیاط این است كه اگر همان روز یا شب آن برنمی گردد, تمام نیز بخواند .

(مـسـالـه 1283) اگـر سفر مختصری از هشت فرسخ كمتر باشد, یا انسان نداند كه سفر او هشت فرسخ است یانه , نباید نماز را شكسته بخواند.

و چنانچه شك كند كه سفر او هشت فرسخ است یا نه , در صـورتی كه تحقیق كردن برایش مشقت دارد,باید نمازش را تمام بخواند, و اگر مشقت ندارد, بنا بر احتیاط واجب باید تحقیق كند, كه اگر دو عادل بگویند, یا بین مردم معروف باشد كه سفراو هشت فرسخ است , نماز را شكسته بخواند.

(مساله 1284) اگر یك عادل خبر دهد كه سفر انسان هشت فرسخ است , بنا براحتیاط واجب باید نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند, و روزه بگیرد و قضای آن را هم بجا آورد.

(مـسـاله 1285) كسی كه یقین دارد سفر او هشت فرسخ است , اگر نماز را شكسته بخواند, و بعد بفهمد كه هشت فرسخ نبوده , باید آن را چهار ركعتی بجا آورد, و اگروقت گذشته قضا نماید.

(مـسـالـه 1286) كسی كه قصد مسافرت به محل معینی نموده , و یقین دارد سفرش هشت فرسخ نـیـسـت , یـا شـك دارد كه هشت فرسخ هست یا نه , چنانچه در بین راه یابعد از رسیدن به مقصد بفهمد كه سفر او هشت فرسخ بوده , باید نماز را شكسته بخواند, و اگر تمام خوانده دوباره شكسته بجا آورد.

(مـساله 1287) اگر بین دو محلی كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است , چندمرتبه رفت و آمد كند, اگر چه روی هم رفته هشت فرسخ شود, باید نماز را تمام بخواند.

(مساله 1288) اگر محلی دو راه داشته باشد, یك راه آن كمتر از هشت فرسخ , و راه دیگر آن هشت فرسخ یا بیشتر باشد, چنانچه انسان از راهی كه هشت فرسخ است به آنجا برود, باید نماز را شكسته بخواند.

و اگر از راهی كه هشت فرسخ نیست برود, باید نماز را تمام بخواند.

(مـسـاله 1289) اگر شهر دیوار دارد, باید ابتدای هشت فرسخ را از دیوار شهرحساب كند, و اگر دیوار ندارد, باید از خانه های آخر شهر حساب نماید.

شـرط دوم - آن كه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد, پس اگر به جایی كه كمتر از هـشـت فـرسـخ است مسافرت كند, وبعد از رسیدن به آنجا قصد كندجایی برود كه با مقداری كه آمده هشت فرسخ شود, چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته , باید نماز را تمام بخواند, ولی اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود, یاچهار فرسخ برود و برگردد, باید نماز را شكسته بخواند.

(مـسـالـه 1290) كـسـی كه نمی داند سفرش چند فرسخ است , مثلا برای پیدا كردن گمشده ای مـسافرت می كند ونمی داند كه چه مقدار باید برود تا آن را پیدا كند, بایدنماز را تمام بخواند.

ولی در بـرگشتن , چنانچه تا وطنش یا جایی كه می خواهد ده روز در آنجا بماند, هشت فرسخ یا بیشتر بـاشد, باید نماز را شكسته بخواند.

و نیز اگردر بین رفتن قصد كند كه چهار فرسخ برود, چنانچه رفتن وبرگشتن هشت فرسخ شود, باید نماز را شكسته بخواند.

(مـسـاله 1291) مسافر در صورتی باید نماز را شكسته بخواند كه تصمیم داشته باشد هشت فرسخ بـرود, پـس كـسی كه از شهر بیرون می رود, و مثلا قصدش این است كه اگر رفیق پیدا كند, سفر هـشـت فرسخی برود, چنانچه اطمینان دارد كه رفیق پیدا می كند, باید نماز را شكسته بخواند, و اگر اطمینان ندارد, باید نماز را تمام بخواند.

(مـسـالـه 1292) كسی كه قصد هشت فرسخ دارد, اگر چه در هر روز مقدار كمی راه برود, وقتی بجایی برسد كه دیوار شهر را نبیند و اذان آن را نشنود, باید نماز راشكسته بخواند.

ولی اگر در هر روز مـقـدار خـیلی كمی راه برود كه عرفا نگویند:مسافر است , باید نماز را تمام بخواند.

و احتیاط مستحب آن است كه هم شكسته وهم تمام بخواند.

(مـسـالـه 1293) كـسـی كـه در سفر باختیار دیگری است , مانند نوكری كه با آقای خودمسافرت مـی كـنـد, چـنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است , باید نماز را شكسته بخواند.

و اگر نداند بنا بر احتیاط واجب باید از او بپرسد, كه اگر سفر او هشت فرسخ باشد, نماز را شكسته بجا آورد.

(مـساله 1294) كسی كه در سفر باختیار دیگری است , اگر بداند یا گمان داشته باشد كه پیش از رسیدن به چهار فرسخ از او جدا می شود وسفر نمی كند, باید نماز راتمام بخواند.

(مساله 1295) كسی كه در سفر به اختیار دیگری است , اگر شك دارد كه پیش ازرسیدن به چهار فـرسـخ از او جـدا مـی شـود یا نه , باید نماز را تمام بخواند.

ولی اگرشك او از این جهت است كه , احتمال می دهد مانعی برای سفر او پیش آید,چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد, باید نماز را شكسته بخواند.

شـرط سـوم - آن كـه در بین راه از قصد خود برنگردد.

پس اگر پیش از رسیدن به چهارفرسخ از قصد خود برگردد, یا مردد شود, باید نماز را تمام بخواند.

(مـساله 1296) اگر بعد از رسیدن به چهار فرسخ ازمسافرت منصرف شود, چنانچه تصمیم داشته بـاشـد, كـه همانجا بماند یا بعد از ده روز برگردد, یا در برگشتن وماندن مردد باشد, باید نماز را تمام بخواند.

(مـساله 1297) اگر بعد از رسیدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود, وتصمیم داشته باشد كه پیش از ماندن ده روز از آنجا برگردد, باید نماز را شكسته بخواند.

(مساله 1298) اگر برای رفتن به محلی كه هشت فرسخ باشد حركت كند, و بعد ازرفتن مقداری از راه بخواهد جای دیگری برود, چنانچه از محل اولی كه حركت كرده تا جایی كه می خواهد برود, هشت فرسخ باشد, باید نماز را شكسته بخواند.

(مـسـالـه 1299) اگـر پیش از آن كه به هشت فرسخ برسد, مردد شود كه بقیه راه رابرود یا نه , یا تصمیم بگیرد در صورتی كه به چهار فرسخ رسیده , و قصد دارد پیش ازده روز از آنجا برگردد, و هشت فرسخ دیگر برود, باید تا آخر مسافرت نماز راشكسته بخواند.

(مـساله 1300) اگر پیش از آن كه به هشت فرسخ برسد, مردد شود كه بقیه راه رابرود یا نه , و در مـوقـعـی كه مردد است مقداری راه برود, و بعد تصمیم بگیرد كه هشت فرسخ دیگر برود, یا چهار فرسخ برود وچهار فرسخ برگردد, تا آخر مسافرت باید نماز را شكسته بخواند.

(مـسـاله 1301) اگر پیش از آن كه به هشت فرسخ برسد, مردد شود كه بقیه راه رابرود یا نه , ودر موقعی كه مردد است مقداری راه برود, و بعد تصمیم بگیرد كه بقیه راه را برود, چنانچه باقیمانده سـفـر او چهار فرسخ باشد كه با برگشتن هشت فرسخ شود, باید نماز را شكسته بخواند.

ولی اگر راهی كه پیش از مردد شدن وراهی كه بعد از آن می رود, روی هم هشت فرسخ باشد, بنا بر احتیاط واجب باید نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.

شرط چهارم - آن كه نخواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد, یاده روز یا بیشتر در جـایی بماند.

پس كسی كه می خواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد, یا ده روز در محلی بماند باید نماز را تمام بخواند.

(مـساله 1302) كسی كه نمی داند پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش می گذرد یا نه , یا ده روز در محلی می ماند یا نه , باید نماز را تمام بخواند.

(مـساله 1303) كسی كه می خواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد, یا ده روز در مـحـلـی بـمـاند, و نیز كسی كه مردد است كه از وطنش بگذرد یا ده روز در محلی بماند, اگر از ماندن ده روز یا گذشتن از وطن منصرف شود, باز هم بایدنماز را تمام بخواند.

ولی اگر باقیمانده راه هشت فرسخ باشد, یا چهار فرسخ باشدوبخواهد برود وبرگردد, باید نماز را شكسته بخواند.

شـرط پـنجم - آن كه برای كار حرام سفر نكند, و اگر برای كار حرامی مانند دزدی سفر كند, باید نـمـاز را تـمـام بخواند.

و همچنین است اگر خود سفر حرام باشد, مثل آن كه برای او ضرر داشته بـاشد, یا زن بدون اجازه شوهر و فرزند با نهی پدر و مادركه باعث اذیت آنها شود, سفری بروند كه بر آنان واجب نباشد, ولی اگر مثل سفرحج واجب باشد, باید نماز را شكسته بخوانند.

(مـسـاله 1304) سفری كه اسباب اذیت پدر ومادر باشد حرام است , و انسان بایددر آن سفر نماز را تمام بخواند, و روزه هم بگیرد.

(مـسـالـه 1305) كسی كه سفر او حرام نیست وبرای كار حرام هم سفر نمی كند, اگرچه در سفر, معصیتی انجام دهد - مثلا غیبت كند یا شراب بخورد - باید نماز راشكسته بخواند.

(مـسـالـه 1306) اگـر مخصوصا برای آن كه كار واجبی را ترك كند, مسافرت نمایدنمازش تمام است , پس كسی كه بدهكار است , اگر بتواند بدهی خود را بدهد وطلبكار هم مطالبه كند, چنانچه در سـفر نتواند بدهی خود را بدهد و مخصوصا برای فرار از دادن قرض مسافرت نماید, باید نماز را تـمام بخواند.

ولی اگر مخصوصا برای ترك واجب مسافرت نكند, باید نماز را شكسته بخواند, اگر چـه سـفـر باعث ترك واجب شود, و احتیاط مستحب آن است كه در این صورت هم شكسته و هم تمام بخواند.

(مـساله 1307) اگر سفر او حرام نباشد, ولی حیوان سواری یا مركب دیگری كه سوار است غصبی بـاشـد, یـا در زمـیـن غصبی مسافرت كند, بنا بر احتیاط واجب بایدنماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.

(مـسـالـه 1308) كسی كه با ظالم مسافرت می كند, اگر ناچار نباشد و مسافرت اوكمك به ظالم بـاشـد, باید نماز را تمام بخواند.

و اگر ناچار باشد, یا مثلا برای نجات دادن مظلومی با او مسافرت كند, نمازش شكسته است .

(مساله 1309) اگر بقصد تفریح وگردش مسافرت كند, حرام نیست و باید نماز راشكسته بخواند.

(مساله 1310) اگر برای لهو وخوش گذرانی به شكار رود, نمازش تمام است .

وچنانچه برای تهیه معاش به شكار رود, نمازش شكسته است .

و اگر برای كسب وزیاد كردن مال برود, احتیاط واجب آن است كه نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند, ولی باید روزه نگیرد.

(مساله 1311) كسی كه برای معصیت سفر كرده , موقعی كه از سفر برمی گردد, اگربرگشتن به اندازه مسافت شرعی باشد, چنانچه توبه كرده , یا برگشت سفر مستقلی باشد, باید نماز را شكسته بـخـوانـد.

و اگـر برگشت به اندازه مسافت شرعی نیست ,ولی مجموع رفت وبرگشت به اندازه مسافت است , احتیاط لازم آن است كه نماز راهم شكسته و هم تمام بخواند.

(مـسـالـه 1312) كـسـی كه سفر او سفر معصیت است , اگر در بین راه از قصد معصیت برگردد, چـنـانچه بقیه راه هشت فرسخ باشد, یا چهار فرسخ باشد كه با برگشت هشت فرسخ شود, و قصد اقـامـه ده روز نـداشـته باشد, باید نماز را شكسته بخواند.

واگر بقیه راه به اندازه مسافت شرعی نـباشد, ولی مجموع راهی كه قبل از توبه رفته وبعد از توبه می رود, به اندازه مسافت شرعی باشد, احتیاط لازم آن است كه نماز راهم شكسته و هم تمام بخواند.

(مـسـاله 1313) كسی كه برای معصیت سفر نكرده , اگر در بین راه قصد كند كه بقیه راه را برای معصیت برود, باید نماز را تمام بخواند.

ولی نمازهایی را كه شكسته خوانده در صورتی كه راهی كه طی كرده مسافت بوده صحیح است و الا احتیاطواجب اعاده آنهاست .

شرط ششم - آن كه از صحرانشینهایی نباشد كه در بیابانها گردش می كنند وهر جاآب و خوراك بـرای خود و حشمشان پیدا كنند می مانند.

و بعد از چندی بجای دیگرمی روند, پس صحرانشینها در این مسافرتها باید نماز را تمام بخوانند.

(مـسـالـه 1314) اگر یكی از صحرانشینها برای پیدا كردن منزل و چراگاه حیواناتشان سفر كند بـدون چـادر واثـاثـیـه بـلكه فقط بمنظور تعیین محل و مرتع مناسب برای احشام خودشان باشد چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد, احتیاط واجب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.

(مساله 1315) اگر صحرا نشین برای زیارت یا حج یا تجارت ومانند اینها مسافرت كند, باید نماز را شكسته بخواند.

شرط هفتم - آن كه شغل او مسافرت نباشد, بنابراین شتر دار و راننده و چوبدار وكشتیبان ومانند اینها, اگرچه برای بردن اثاثیه منزل خود مسافرت كنند, در غیر سفراول باید نماز را تمام بخوانند.

و همچنین در سفر اول اگر طول بكشد یا از مكانی به مكان دیگر برود كه عرفا بگویند عمل او سفر اسـت بـایـد نـماز را تمام بخواند.

ولی اگرسفر طولانی نباشد بطوری كه عرفا نگویند: سفر عمل اوست نمازشان شكسته است .

(مـسـالـه 1316) كـسـی كـه شغلش مسافرت است اگر برای كار دیگری مثلا برای زیارت یا حج مـسافرت كند, باید نماز را شكسته بخواند, ولی اگر مثلا شوفر,اتومبیل خود را برای زیارت كرایه بدهد, و در ضمن خودش هم زیارت كند, بایدنماز را تمام بخواند.

(مـسـاله 1317) حمله دار یعنی : كسی كه برای رساندن حاجیها به مكه مسافرت می كند, چنانچه شغلش مسافرت باشد, باید نماز را تمام بخواند.

و اگر شغلش مسافرت نباشد, باید شكسته بخواند.

(مـسـالـه 1318) كسی كه شغل او حمله داری است و حاجیها را از راه دور به مكه می برد, چنانچه تمام سال یا بیشتر سال را در راه باشد, باید نماز را تمام بخواند.

(مساله 1319) كسی كه در مقداری از سال شغلش مسافرت است , مثل شوفری كه فقط در تابستان یـا زمـسـتـان اتـومبیل خود را كرایه می دهد, باید در سفری كه برای شغلش می رود, نماز را تمام بخواند, ولی احتیاط مستحب آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.

(مـساله 1320) راننده ودوره گردی كه در دو سه فرسخی شهر رفت و آمد می كند,چنانچه اتفاقا سفر هشت فرسخی برود, باید نماز را شكسته بخواند.

(مساله 1321)كسی كه شغلش مسافرت است , اگر ده روز یا بیشتر در وطن خودبماند, چه از اول قـصـد مـانـدن ده روز را داشـتـه بـاشد, چه بدون قصد بماند, باید درسفر اولی كه بعد از ده روز می رود, نماز را شكسته بخواند.

(مساله 1322) كسی كه شغلش مسافرت است اگر در غیر وطن خود ده روز بماند,چنانچه از اول قـصد ماندن ده روز را داشته , در سفر اولی كه بعد از ده روز می رودباید نماز را شكسته بخواند.

و اگـر از اول قصد ماندن ده روز را نداشته , احتیاط لازم آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند, اگرچه اكتفا به تمام هم بدون توجیه نیست .

(مـسـاله 1323) كسی كه شغلش مسافرت است , اگر شك كند كه در وطن خود یاجای دیگر ده روز مانده یا نه , باید نماز را تمام بخواند.

(مـساله 1324) كسی كه در شهرها سیاحت می كند, و برای خود وطنی اختیارنكرده , باید نماز را تمام بخواند.

(مـسـاله 1325) كسی كه شغلش مسافرت نیست , اگر مثلا در شهری یا در دهی جنسی دارد كه بـرای حمل آن مسافرتهای پی در پی می كند, باید نماز را شكسته بخواند.

ولی كسی كه كارش این اسـت كه هفته ای یكبار یا بیشتر برای انجام شغلی درمحلی سفر می كند, مثلا همه روزه از تهران بكرج برای تدریس یا درس خواندن می رود, یا آن كه برای كاری مثل خرید و فروش از تهران به قم یـا بـالـعـكس سفرمی نماید همین كه به مقداری سفر كند كه عرفا این كار را شغل او بگویند, باید نمازرا تمام بخواند.

(مـسـالـه 1326)كسی كه از وطنش صرف نظر كرده , و می خواهد وطن دیگری برای خود اختیار كند, اگر شغلش مسافرت نباشد, باید در مسافرت نماز را شكسته بخواند.

شـرط هـشتم - آن كه به حد ترخص برسد, یعنی از وطنش یا جایی را كه قصد داردده روز در آنجا مـانـده , بقدری دور شود كه دیوار شهر را نبیند و صدای اذان آن رانشنود, ولی باید در هوا غبار یا چیز دیگری نباشد كه از دیدن دیوار وشنیدن اذان جلوگیری كند.

و لازم نیست بقدری دور شود كـه مـنـاره هـا وگنبدها را نبیند, بلی اگربقدری دور شده كه دیوار خانه های شهر كاملا معلوم نـیـسـت , ولی شبح آنها نمایان است , احتیاط لازم آن است كه نماز نخواند تا وقتی كه شبح پنهان شود, یا هم شكسته بخواند و هم تمام .

(مـسـالـه 1327) كـسی كه به سفر می رود, اگر بجایی برسد كه اذان را نشنود, ولی دیوار شهر را بـبیند, یا دیوارهارا نبیند وصدای اذان را بشنود, چنانچه بخواهد درآنجا نماز بخواند, بنابر احتیاط واجب باید هم شكسته و هم تمام بخواند.

(مـساله 1328) مسافری كه به وطنش برمی گردد, وقتی دیوار وطن خود را ببیند وصدای اذان آن را بـشـنود, باید نماز را تمام بخواند.

و نیز مسافری كه می خواهد ده روز در محلی بماند, وقتی دیوار آنجا را ببیند و صدای اذانش را بشنود, باید نماز راتمام بخواند واحتیاط مستحب آن است كه نماز را تاخیر بیندازد تا به منزل برسد یاهم شكسته و هم تمام بخواند و سزاوار است این احتیاط را ترك نكند.

(مـسـالـه 1329) هـرگاه شهر در بلندی باشد كه از دور دیده شود, یا بقدری گود باشدكه اگر انـسـان كـمی دور شود دیوار آن را نبیند, كسی كه از آن شهر مسافرت می كند,وقتی به اندازه ای دور شـود كـه اگـر آن شـهـر در زمین هموار بود, دیوارش از آنجا دیده نمی شد, باید نماز خود را شـكـسـته بخواند.

و نیز اگر پستی و بلندی خانه ها بیشتر ازمعمول باشد, باید ملاحظه معمول را بنماید.

(مـسـالـه 1330) اگر از محلی مسافرت كند كه خانه و دیوار ندارد, وقتی بجایی برسدكه اگر آن محل دیوار داشت از آنجادیده نمی شد, باید نماز را شكسته بخواند.

(مـسـالـه 1331) اگر بقدری دور شود كه نداند صدایی را كه می شنود صدای اذان است یا صدای دیـگر, باید نماز را شكسته بخواند.

ولی اگر بفهمد اذان می گویند وكلمات آن را تشخیص ندهد, باید تمام بخواند.

(مساله 1332) اگر بقدری دور شود كه اذان خانه ها را نشنود, ولی اذان شهر را كه معمولا در جای بلند می گویند بشنود, نباید نماز را شكسته بخواند.

(مـسـاله 1333) اگر بجایی برسد كه اذان شهر را كه معمولا در جای بلند می گویندنشنود, ولی اذانی را كه در جای خیلی بلند می گویند بشنود, باید نماز را شكسته بخواند.

(مـسـالـه 1334) اگـر چـشـم یا گوش او یا صدای اذان غیر معمولی باشد, در محلی باید نماز را شـكـسته بخواند كه چشم متوسط دیوار خانه ها را نبیند, و گوش متوسطصدای اذان معمولی را نشنود.

(مـسـالـه 1335) اگـر موقعی كه سفر می رود شك كند كه بحد ترخص - یعنی : جایی كه اذان را نشنود ودیوار را نبیند - رسیده یا نه , باید نماز را تمام بخواند, و در موقع برگشتن , اگر شك كند كـه بـحد ترخص رسیده یا نه باید شكسته بخواند, ولی اگر دربرگشتن در همان جا كه در رفتن تـمـام خـوانـده شكسته بخواند, بنابر احتیاط لازم بایدنمازی را كه در این مكان تمام خوانده قضا نماید, و نمازی را كه شكسته خوانده تمام اعاده نماید, و اگر اعاده نكرد قضای آن را تمام بجا آورد.

(مـساله 1336) مسافری كه در سفر از وطن خود عبور می كند, وقتی بجایی برسدكه دیوار وطن خود را ببیند و صدای اذان آن را بشنود, باید نماز را تمام بخواند.

(مساله 1337) مسافری كه در بین مسافرت به وطنش رسیده , تا وقتی در آنجاهست , باید نماز را تـمـام بـخـوانـد.

ولی اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود, یا چهارفرسخ برود وبر گردد, وقتی بجایی برسد كه دیوار وطن را نبیند وصدای اذان آن رانشنود, باید نماز را شكسته بخواند.

(مساله 1338) محلی را كه انسان برای اقامت وزندگی خود اختیار كرده وطن اوست , چه در آنجا بدنیا آمده ووطن پدر ومادرش باشد, یا خودش آن جا را برای زندگی اختیار كرده باشد.

(مـسـالـه 1339) اگر قصد دارد در محلی كه وطن اصلیش نیست مدتی بماند, و بعدبجای دیگر رود, آنجا وطن او حساب نمی شود.

(مـساله 1340) جایی را كه انسان محل زندگی خود قرار داده , و ماندن خود را درآنجا محدود به مـقـدار معین نكرده , و مثل كسی كه آنجا وطن اوست در آنجا زندگی می كند كه اگر مسافرتی بـرای او پـیش آید, دوباره به همان جا بر می گردد, اگر چه قصد نداشته باشد كه همیشه در آنجا بماند, در حكم وطن او حساب می شود.

(مساله 1341) كسی كه در دو محل زندگی می كند, مثلا شش ماه در شهری و شش ماه در شهر دیـگـر می ماند, هر دو وطن اوست .

و نیز اگر بیشتر از دو محل را برای زندگی خود اختیار كرده باشد, همه آنها وطن او حساب می شوند.

(مـسـالـه 1342) كسی كه در محلی ملك دارد, اگر موقعی كه آن ملك را دارد شش ماه در آنجا بـماند, وقتی می تواند نماز را آنجا تمام بخواند كه آنجا را برای خود وطن قرار داده باشد, و به نظر عرف وطن او محسوب شود, و تا به نظر عرف وطن حساب نشود باید شكسته بخواند, ولی احتیاط مستحب آن است كه كسی كه منزل مسكونی در محلی دارد, و شش ماه در آنجا مانده است , مادام كه آن منزل را داردهر وقت در مسافرت به آنجا رسید, نمازش را هم شكسته و هم تمام بخواند.

(مساله 1343) اگر بجایی برسد كه وطن او بوده واز آنجا صرفنظر كرده , نباید نمازرا تمام بخواند, اگر چه وطن دیگری هم برای خود اختیار نكرده باشد.

(مـسـالـه 1344) مسافری كه قصد دارد ده روز پشت سر هم در محلی بماند, یامی داند كه بدون اختیار ده روز در محلی می ماند, در آن محل باید نماز را تمام بخواند.

(مـساله 1345) مسافری كه می خواهد ده روز در محلی بماند, لازم نیست قصدماندن شب اول تا شـب یـازدهم را داشته باشد, و همین كه قصد كند از اذان صبح روز اول تا غروب روز دهم بماند, بـایـد نـمـاز را تمام بخواند.

و همچنین اگر مثلاقصدش این باشد كه از ظهر روز اول تا ظهر روز یـازدهـم بـماند, باید نماز را تمام بخواند.

و احتیاط مستحب آن است كه در این صورت نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.

(مـساله 1346) مسافری كه می خواهد ده روز در محلی بماند, در صورتی باید نمازرا تمام بخواند كه بخواهد تمام ده روز را در یكجا بماند.

پس اگر بخواهد مثلا ده روزدر نجف وكوفه یا در تهران وشمیران بماند, باید نماز را شكسته بخواند.

(مساله 1347) مسافری كه می خواهد ده روز در محلی بماند, باید از اول قصدماندن ده روز در آن مـحـل یـا تـوابع آن مانند باغها وبساتین را داشته باشد, و اگر از اول قصد بیرون رفتن از آن محل وتوابع آن را داشته باشد, هر چند به حد ترخص نرسدباید شكسته بخواند.

(مساله 1348) مسافری كه تصمیم قطعی ندارد ده روز در محلی بماند, مثلاقصدش این است كه اگر رفیقش بیاید, یا منزل خوبی پیدا كند, ده روز بماند, بایدنماز را شكسته بخواند.

(مـسـالـه 1349) كـسی كه تصمیم دارد, ده روز در محلی بماند, اگر چه احتمال بدهدكه برای ماندن او مانعی برسد, در صورتی كه آن احتمال پیش مردم عقلایی نباشد,باید نماز را تمام بخواند.

(مساله 1350) اگر مسافر بداند كه مثلا ده روز یا بیشتر به آخر ماه مانده , و قصد كندكه تا آخر ماه در جـایـی بـماند, باید نماز را تمام بخواند.

ولی اگر نداند تا آخر ماه چقدر مانده , و قصد كند كه تا آخـر مـاه بـمـانـد, و بعد از قصد نیز علم پیدا نكند كه تاآخر ماه ده روز است , باید نماز را شكسته بخواند, اگر چه از موقعی كه قصد كرده تاآخر ماه ده روز یا بیشتر باشد.

(مـسـالـه 1351) اگـر مسافر قصد كند ده روز در محلی بماند, چنانچه پیش از خواندن یك نماز چـهار ركعتی از ماندن منصرف شود, یا مردد شود كه در آنجا بماند یا بجای دیگر برود, باید نماز را شكسته بخواند.

و اگر بعد از خواندن یك نماز چهار ركعتی ازماندن منصرف شود, یا مردد شود, تا وقتی در آنجا هست باید نماز را تمام بخواند.

(مـسـاله 1352) مسافری كه قصد كرده ده روز در محلی بماند, اگر روزه بگیرد, وبعد از ظهر از مـاندن در آنجا منصرف شود, چنانچه یك نماز چهار ركعتی خوانده باشد, روزه اش صحیح است , و تا وقتی در آنجا هست باید نمازهای خود را تمام بخواند.

و اگر یك نماز چهار ركعتی نخوانده باشد, نـمازهای خود را باید شكسته بخواند.

و احتیاط لازم آن است كه روزه آن روز را تمام كند, و قضای آن را نیز بگیرد,و روزهای بعد هم نمی تواند روزه بگیرد.

(مساله 1353) مسافری كه قصد كرده ده روز در محلی بماند, اگر از ماندن منصرف شود, وشك كند پیش از آن كه از قصد ماندن برگردد, یك نماز چهار ركعتی خوانده یا نه , نمازهای خود را باید در آنجا شكسته بخواند, اگرچه احتیاط مستحب آن است كه تمام هم بخواند.

(مساله 1354) اگر مسافر به نیت این كه نماز را شكسته بخواند, مشغول نماز شود,و در بین نماز تصمیم بگیرد كه ده روز یا بیشتر بماند, باید نماز را چهار ركعتی تمام نماید.

(مـسـاله 1355) مسافری كه قصد كرده ده روز در محلی بماند, اگر در بین نماز چهارركعتی از قـصد خود بر گردد, چنانچه داخل ركوع ركعت سوم نشده , باید بنشیند, ونماز را دو ركعتی تمام نـماید, و احتیاطا برای قیام بیجا دو سجده سهو بجا آورد وبقیه نمازهای خود را شكسته بخواند.

و اگر داخل ركوع ركعت سوم شده نمازش باطل است , و تا وقتی در آنجا هست , باید نماز را شكسته بخواند.

(مساله 1356) مسافری كه قصد كرده ده روز در محلی بماند, اگر بیشتر از ده روزدر آنجا بماند, تا وقتی مسافرت نكرده , باید نمازش را تمام بخواند, و لازم نیست دوباره قصد ماندن ده روز كند.

(مساله 1357) مسافری كه قصد كرده ده روز در محلی بماند, باید روزه واجب رابگیرد, ومی تواند روزه مستحبی هم بگیرد, و نافله ظهر و عصر و عشا را هم بخواند.

(مـساله 1358) مسافری كه قصد كرده ده روز در محلی بماند, اگر بعد از خواندن یك نماز چهار ركـعتی بخواهد بجایی كه كمتر از چهار فرسخ است برود و برگردد, ودوباره در جای اول ده روز بـمـانـد, از وقـتی كه می رود تا برمی گردد, و بعد از برگشتن باید نماز را تمام بخواند.

ولی اگر نـخـواهـد بعد از برگشتن ده روز بماند, در موقع رفتن بجایی كه كمتر از چهار فرسخ است , و در مـدتـی كه آنجا می ماند نماز او تمام است ,و از آنجا كه بر می گردد اگر قصد هشت فرسخ داشته بـاشـد, شـكسته است و اگر قصدهشت فرسخ نداشته باشد تمام است .

پس مثل اهل علم كه برای تـبـلـیغ به محلی می روند, اگر بعد از قصد ده روز وخواندن یك نماز چهار ركعتی به محل دیگر كـه چهار فرسخ نباشد دعوت شوند, و بخواهند یك دهه یا یك ماه در آن دو محل رفت و آمد كنند, نمازشان در هر دو محل تمام است مگر وقتی كه انشا سفر جدیدنمایند, مثل این كه روز آخر رفت وآمـد از مـحـل دوم بـه قصد وطن حركت كند كه دراین صورت بعد از خروج از حد ترخص نماز شكسته است , اگر چه از محل اول كه محل اقامه بوده عبور نماید.

(مـساله 1359) مسافری كه قصد كرده ده روز در محلی بماند, اگر بعد از خواندن یك نماز چهار ركـعـتی بخواهد بجای دیگری كه كمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آنجا بماند, باید در رفتن و در محلی كه قصد ماندن ده روز دارد, نمازهای خود را تمام بخواند, ولی اگر تا محلی كه مـی خواهد برود هشت فرسخ یا بیشترباشد, باید موقع رفتن شكسته بخواند, و همچنین مدتی كه در آنجا می ماند درصورتی كه نخواهد ده روز بماند.

(مـساله 1360) مسافری كه قصد كرده ده روز در محلی بماند, اگر بعد از خواندن یك نماز چهار ركـعـتـی بـخـواهد بجایی كه كمتر از چهار فرسخ است برود, چنانچه مردد باشد كه به محل اول برگردد یا نه , یا به كلی از برگشتن به آنجا غافل باشد, یابخواهد برگردد, ولی مردد باشد كه ده روز در آنجا بماند یا نه , یا آن كه از ده روزماندن در آنجا ومسافرت از آنجا غافل باشد, باید از وقتی كه می رود تا برمی گردد وبعد از برگشتن , نمازهای خود را تمام بخواند.

(مـسـاله 1361) اگر بخیال این كه رفقایش می خواهند ده روز در محلی بمانند, قصدكند كه ده روز در آنـجـا بـماند وبعد از خواندن یك نماز چهار ركعتی بفهمد كه آنهاقصد نكرده اند, اگر چه خودش هم از ماندن منصرف شود, تا مدتی كه در آنجاهست , باید نماز را تمام بخواند.

(مـسـاله 1362) اگر مسافر بعد از رسیدن به هشت فرسخ سی روز در محلی بماند,و در تمام سی روز در رفتن وماندن مردد باشد, بعد از گذشتن سی روز اگر چه مقداركمی در آنجا بماند, باید نماز را تمام بخواند, و همچنین اگر پیش از رسیدن به هشت فرسخ مردد شود بین ماندن در آنجا, و رفـتن بقیه راه از وقتی كه مردد می شودباید نماز را تمام بخواند, ولی اگر مردد شود بین رفتن بـقـیـه راه و بـرگـشتن به محل خود, در صورتی كه به مقدار چهار فرسخ آمده باشد, باید نماز را شكسته بخواند, واگر بقدر چهار فرسخ نباشد نماز را تمام بخواند.

(مـسـاله 1363) مسافری كه می خواهد نه روز یا كمتر در محلی بماند, اگر بعد از آن كه نه روز یا كمتر در آنجا ماند, بخواهد دوباره نه روز دیگر یا كمتر, بماند و همینطورتا سی روز, روز سی و یكم باید نماز را تمام بخواند.

(مـساله 1364) مسافری كه سی روز مردد بوده , در صورتی باید نماز را تمام بخواند كه سی روز را در یـك جـا بماند, پس اگر مقداری از آن را در جایی و مقداری را در جای دیگر بماند, بعد از سی روز هم باید نماز را شكسته بخواند.

مسائل متفرقه (مساله 1365) مسافر می تواند در مسجد الحرام ومسجد پیغمبر اكرم (ص ), بلكه در تمام شهر مكه مـعـظـمه و مدینه طیبه و مسجد كوفه نماز را تمام بخواند.

ولی اگربخواهد در جایی كه اول جز مسجد كوفه نبوده , و بعد به این مسجد اضافه شده نماز بخواند, احتیاط واجب آن است كه شكسته بـخـوانـد.

و نـیز مسافر می تواند درحائر حضرت سید الشهدا(ع ) نماز را تمام بخواند, ولی احتیاط واجب آن است كه اگر دورتر از اطراف ضریح مقدس نماز بخواند, شكسته بجا آورد.

(مساله 1366) كسی كه می داند مسافر است , و باید نماز را شكسته بخواند, اگر درغیر چهار مكانی كه در مساله پیش گفته شد عمدا تمام بخواند, نمازش باطل است .

و همچنین است اگر فراموش كـنـد كـه نـمـاز مسافر شكسته است , و تمام بخواند , و دروقت یادش بیاید, ولی اگر بعد از وقت یادش بیاید قضا ندارد.

(مـسـاله 1367) كسی كه می داند مسافر است وباید نماز را شكسته بخواند, اگرغفلت كند وتمام بـخـواند, چنانچه در وقت یادش بیاید نمازش باطل است , و بایددوباره شكسته بخواند, و اگر در خارج وقت یادش بیاید قضا ندارد.

(مساله 1368) مسافری كه نمی داند باید نماز را شكسته بخواند, اگر تمام بخواند,نمازش صحیح است .

(مـسـالـه 1369) مسافری كه می داند باید نماز را شكسته بخواند, اگر بعضی ازخصوصیات آن را نـدانـد, مـثلا نداند كه در سفر هشت فرسخی باید شكسته بخواند,چنانچه تمام بخواند, و در وقت بفهمد نمازش باطل است , و اما اگر بعد از گذشتن وقت بفهمد قضا ندارد.

(مـسـاله 1370) مسافری كه می داند باید نمازش را شكسته بخواند, اگر به گمان این كه سفر او كمتر از هشت فرسخ است تمام بخواند, و وقتی بفهمد سفرش هشت فرسخ بوده كه هنوز وقت نماز باقی است , نمازی را كه تمام خوانده باید دوباره شكسته بخواند, و اگر وقت گذشته قضا ندارد.

و در این چهار مساله كه ذكر شد اگردر خارج وقت نیز احتیاطا قضا نماید, خوب است .

(مـسـالـه 1371) اگـر فراموش كند كه مسافر است و نماز را تمام بخواند, چنانچه دروقت یادش بیاید, باید شكسته بجا آورد, و اگر بعد از وقت یادش بیاید قضای آن نماز بر او واجب نیست .

(مساله 1372) كسی كه باید نماز را تمام بخواند, اگر شكسته بجا آورد در هرصورت نمازش باطل است .

(مـسـاله 1373) اگر مشغول نماز چهار ركعتی شود, و در بین نماز یادش بیاید كه مسافر است , یا ملتفت شود كه سفر او تا مكانی كه منظور او بوده هشت فرسخ است , چنانچه به ركوع ركعت سوم نـرفـته , باید نماز را دو ركعتی تمام كند و اگر بر ركوع ركعت سوم رفته نمازش باطل است .

و در صورتی كه به مقدار خواندن یك ركعت هم وقت داشته باشد, باید نماز را شكسته بخواند.

و اما اگر قصد ملاقات شخصی راداشت , و گمان می كرد سر هفت فرسخی است , بعد معلوم شود كه در سر هشت فرسخی است نمازش را باید تمام بخواند, مگر آن كه فعلا قصد سفر هشت فرسخی نماید.

(مـسـالـه 1374) اگـر مـسافر بعضی از خصوصیات نماز مسافر را نداند, مثلا نداند كه اگر چهار فـرسخ برود وهمان روز یا شب آن برگردد باید شكسته بخواند, چنانچه به نیت نماز چهار ركعتی مـشغول نماز شود, و پیش از ركوع ركعت سوم مساله رابفهمد, باید نماز را دو ركعتی تمام كند, و اگـر در ركوع ركعت سوم ملتفت شودنمازش باطل است .

و در صورتی كه به مقدار یك ركعت از وقت هم مانده باشد بایدنماز را شكسته بخواند.

(مـساله 1375) مسافری كه باید نماز را تمام بخواند, اگر بواسطه ندانستن مساله به نیت نماز دو ركـعـتـی مـشـغـول نماز شود, و در بین نماز مساله را بفهمد, باید نماز راچهار ركعتی تمام كند.

واحتیاط مستحب آن است كه بعد از تمام شدن نماز دوباره آن نماز را چهار ركعتی بخواند.

(مـساله 1376) مسافری كه نماز نخوانده , اگر پیش از تمام شدن وقت به وطنش برسد, یا بجایی برسد كه می خواهد ده روز در آنجا بماند, باید نماز را تمام بخواند.

و كسی كه مسافر نیست , اگر در اول وقت نماز نخواند و مسافرت كند, در سفر بایدنماز را شكسته بخواند.

(مـساله 1377) اگر از مسافری كه باید نماز را شكسته بخواند, نماز ظهر یا عصر یاعشا قضا شود, بـایـد آن را دو ركـعـتی قضا نماید, اگر چه در غیر سفر بخواهد قضای آن را بجای آورد, و اگر از كـسی كه مسافر نیست یكی از این سه نماز قضا شود, بایدچهار ركعتی قضا نماید اگر چه در سفر بخواهد آن را قضا نماید.

(مساله 1378) مستحب است مسافر بعد از هر نماز سی مرتبه بگوید: سبحان اللّه والحمد للّه ولا اله الا اللّه واللّه اكـبر, و در تعقیب نماز ظهر و عصر و عشا بیشترسفارش شده است , بلكه بهتر است در تعقیب این سه نماز شصت مرتبه بگوید.

نماز قضا (مساله 1379) كسی كه نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده , باید قضای آن رابجا آورد, اگر چه در تـمـام وقت نماز خواب مانده یا بواسطه مستی نماز نخوانده باشد, ولی نمازهای یومیه ای را كه زن در حـال حـیـض یـا نـفـاس نخوانده قضا ندارد.

وهمچنین كسی كه در تمام وقت بدون عمد بیهوش بوده قضا بر او واجب نیست .

(مـسـالـه 1380) اگـر بـعد از وقت نماز بفهمد نمازی را كه خوانده باطل بوده , بایدقضای آن را بخواند.

(مساله 1381) كسی كه نماز قضا دارد, باید در خواندن آن كوتاهی نكند.

ولی واجب نیست فورا آن را بجا آورد.

(مساله 1382) كسی كه نماز قضا دارد می تواند نماز مستحبی بخواند.

(مـسـالـه 1383) اگـر انسان احتمال دهد كه نماز قضایی دارد, یا نمازهایی را كه خوانده صحیح نبوده , مستحب است احتیاطا قضای آنها را بجا آورد.

(مساله 1384) قضای نمازهای یومیه كه ادای آنها باید بترتیب خوانده شود مثل ظهر و عصر از یك روز, یا مغرب و عشا از یك شب , باید قضای آنها را نیز به ترتیب بخواند, مثلا اگر از كسی نماز ظهر وعـصـر یك روز فوت شود, باید اول قضای ظهر رابخواند و بعد از آن عصر را, ولی اگر كسی مثلا یـك روز نماز ظهر و روز بعد نمازعصر را نخوانده , می تواند اول نماز عصر وبعد از آن نماز ظهر را قـضـا نـمـایـد, و تـرتیب در بین آنها لازم نیست , هرچند سزاوار است تا ممكن است رعایت ترتیب رابنماید.

(مـسـاله 1385) اگر بخواهد قضای چند نماز غیر یومیه مانند نماز آیات را بخواند,یا مثلا بخواهد یك نماز یومیه وچند نماز غیر یومیه را بخواند, لازم نیست آنها را به ترتیب بجا آورد.

(مساله 1386) گذشت در مساله 1384 كه در قضای نمازها ترتیب لازم نیست خصوصا در صورتی كـه ترتیب فوت را فراموش كرده باشد, مگر در جایی كه در ادای آنها ترتیب واجب باشد, ولی اگر بـخـواهـد احتیاط كند, و مراعات ترتیب نمایدخوب است , و اگر بخواهد طوری آنها را بخواند كه یـقـیـن كند بترتیبی كه قضا شده بجا آورده است , اگر قضای یك نماز ظهر ویك نماز مغرب براو واجـب اسـت , ونـمـی دانـد كـدام اول قضا شده , احتیاطا باید اول یك نماز مغرب وبعد از آن یك نـمـازظـهر ودوباره نماز مغرب را بخواند, یا اول یك نماز ظهر وبعد از آن یك نماز مغرب ودوباره نماز ظهر را بخواند, تا یقین كند هر كدام را كه اول قضا شده اول خوانده است .

(مـساله 1387) اگر نماز ظهر یك روز, و نماز عصر روز دیگر, یا دو نماز ظهر یا دونماز عصر از او قضا شده , و نمی داند كدام اول قضا شده است , چنانچه دو نمازچهار ركعتی بخواند به نیت این كه , اولی قضای نماز روز اول , و دومی قضای نمازروز دوم باشد كافی است .

(مساله 1388) اگر یك نماز ظهر ویك نماز عشا, یا یك نماز عصر و یك نماز عشااز او قضا شود, و نـدانـد كـدام اول قـضا شده است , وبخواهد احتیاط نماید, بایدطوری آنها را بخواند كه یقین كند بـتـرتـیـب بـجـا آورده اسـت , مثلا اگر یك نماز ظهرویك نماز عشا از او قضا شده و اولی آنها را نـمی داند, باید اول یك نماز ظهر, بعدیك نماز عشا دوباره یك نماز ظهر, یا اول یك نماز عشا بعد یك نماز ظهر, دوباره یك نماز عشا بخواند.

(مـسـالـه 1389) كسی كه می داند یك نماز چهار ركعتی نخوانده , ولی نمی داند نمازظهر است یا نماز عصر, اگر یك نماز چهار ركعتی به نیت قضای نمازی كه نخوانده بجا آورد كافی است .

(مـسـالـه 1390) كـسی كه پنج نماز پشت سر هم از او قضا شده و نمی داند اولی آنهاكدام است , و بخواهد احتیاطا مراعات ترتیب را نماید, باید نه نماز به ترتیب بخواند, مثلا از نماز صبح شروع كند و بـعـد از آن كـه ظهر وعصر ومغرب و عشا راخواند دو مرتبه نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب را بـخواند.

و اگر شش نماز پشت سر هم از او قضا شده و اولی آنها را نمی داند, باید ده نماز به ترتیب قـضا كند, وهمین طور برای هر یك نمازی كه به نمازهای قضای او اضافه می شود, در صورتی كه پـشـت سـر هم قضا شده باشد, باید یك نماز بر مقداری كه گفته شد اضافه نماید.

مثلا اگر هفت نماز او قضا شده واولی آنها را نمی داند, باید یازده نماز بترتیب بجاآورد.

(مـسـاله 1391) كسی كه می داند نمازهای پنجگانه او هر كدام از یك روز قضا شده وترتیب آنها را نـمـی دانـد, چنانچه نماز یك شبانه روز را بجا آورد كافی است .

ولی اگربخواهد احتیاط كند باید شـش شـبانه روز نماز بخواند و همچنین برای هر نمازی كه به نمازهای قضای او اضافه شود, باید یـك روز بیشتر بخواند, تا یقین كند به ترتیبی كه قضا شده بجا آورده است , مثلا اگر هفت نماز از هفت روز نخوانده باشد, بایدهفت شبانه روز قضا نماید.

(مـسـالـه 1392) كـسـی كـه مـثلا چند نماز صبح یا چند نماز ظهر از او قضا شده وشماره آنها را نـمی داند, مثلا نمی داند كه سه یا چهار یا پنج نماز بوده , چنانچه مقداركمتر را بخواند كافی است .

ولـی اگر شماره آنها را می دانسته و فراموش كرده , بهتر آن است كه بقدری نماز بخواند كه یقین كـنـد تـمام آنها را خوانده است , مثلا اگر فراموش كرده كه چند نماز صبح از او قضا شده است , و یقین دارد كه بیشتر از ده تا نبوده , ده نماز صبح بخواند.

(مـسـالـه 1393) كـسـی كه فقط یك نماز قضا از روزهای پیش دارد, بنابر احتیاطمستحب اگر مـمـكـن است باید اول آن را بخواند بعد مشغول نماز آن روز شود.

و نیزاگر از روزهای پیش نماز قضا ندارد, ولی یك نماز یا بیشتر از همان روز از او قضاشده است , در صورتی كه ممكن باشد بنا بر احتیاط مستحب باید نماز قضای آن روز را پیش از نماز ادا بخواند.

(مـسـالـه 1394) اگر در بین نماز یادش بیاید كه یك نماز یا بیشتر از همان روز از اوقضا شده , یا فـقـط یك نماز قضا از روزهای پیش دارد, چنانچه وقت وسعت دارد, وممكن است نیت را به نماز قضا برگرداند, می تواند نیت نماز قضا كند, مثلا اگر درنماز ظهر پیش از تمام شدن ركعت دوم , یادش بیاید كه نماز صبح آن روز قضا شده ,در صورتی كه وقت نماز ظهر تنگ نباشد, می تواند نیت را به نماز صبح برگرداند وآن را دو ركعتی تمام كند, بعد نماز ظهر را بخواند, ولی اگر وقت تنگ است , یانمی تواند نیت را به نماز قضا برگرداند, مثلا در ركوع ركعت سوم نماز ظهر یادش بیاید كه نماز صبح را نخوانده , چون اگر بخواهد نیت نماز صبح كند, یك ركوع كه ركن است زیاد می شود, نباید نیت را به قضای صبح برگرداند.

(مساله 1395) اگر از روزهای گذشته نمازهای قضا دارد, و یك نماز یا بیشتر هم ازهمان روز از او قـضـا شـده , چـنـانـچه برای قضای تمام آنها وقت ندارد, یا نمی خواهدهمه را در آنروز بخواند, مـسـتـحب است نماز قضای آنروز را پیش از نماز ادا بخواند.

و احتیاط مستحب آن است كه بعد از خواندن قضای نمازهای سابق , دوباره نمازقضایی را كه در آن روز پیش از نماز ادا خوانده بجا آورد.

(مـسـالـه 1396) تـا انـسـان زنده است اگر چه از خواندن نماز قضاهای خود عاجزباشد, دیگری نمی تواند نمازهای او را قضا نماید.

(مـسـاله 1397) نماز قضا را با جماعت می شود خواند, چه نماز امام جماعت اداباشد یا قضا, و لازم نـیـسـت هـر دو یك نماز را بخوانند.

مثلا اگر نماز قضای صبح را بانماز ظهر یا عصر امام بخواند اشكال ندارد.

(مـسـالـه 1398) مـسـتحب است اطفال ممیز را بخواندن نمازهای واجب و نوافل تمرین و عادت دهند, بلكه مستحب است آنان را به قضای نماز هم وادار نمایند.

وهمچنین مستحب است تمرین و عـادت دادن آنـان بر هر عبادت و عمل صالح وخلق و روش نیك .

و واجب است بر اولیا اطفال كه آنـان را از هر كاری كه باعث ضرربر خودشان و یا دیگران باشد, جلوگیری كنند, و از هر كاری كه شـارع مـقـدس وجـودآن را در خـارج منع فرموده , مثل زنا, لواط, و دزدی واجب است اطفال را جـلـوگـیـری كـرد, و مـخـصـوصـا در آموزش و پرورش آنها نظارت كامل داشته باشند, كه زیر نـظرمعلمان صالح و متعهد باشد, و آنها را به كودكستان , دبستان و دبیرستان هایی كه ازهر جهت مـورد اعـتـمـاد بـاشند, بفرستند, و حتی حسن انتخاب نام برای فرزندان خود را رعایت نمایند, و عقیده اولاد, بلكه اولاد اولاد خود را تا روز قیامت به گردن نگیرند.

نماز قضای پدر و مادر كه بر پسر بزرگتر واجب است (مـسـالـه 1399) اگر پدر بجهت عذری نماز یا روزه اش را بجا نیاورده باشد, بعد ازفوت او بر پسر بزرگتر واجب است قضا نماید, یا برای انجام آن اجیر بگیرد, هر چندپدر نتوانسته قضا كند, و بنابر احتیاط اگر از روی نافرمانی هم ترك كرده باشد, پسربزرگتر باید آن را قضا نماید, یا برای او اجیر بگیرد.

در مـورد مادر نیز احتیاط واجب رعایت این حكم است , بلكه در صورتی كه وصیت نكرده باشند, و پـسـر هـم نـداشته باشند, احتیاط واجب این است كه اكبر ذكور از اولیامیت نماز و روزه او را قضا كند, و با نبود ذكور اناث از آنها انجام دهند .

(مساله 1400) اگر پسر بزرگتر شك دارد كه پدر و مادرش نماز و روزه قضاداشته اند یا نه , چیزی بر او واجب نیست .

(مـسـالـه 1401) اگـر پسر بزرگتر بداند كه پدر ومادرش نماز قضا داشته اند, و شك كند كه بجا آورده اند یا نه , بنا بر احتیاط واجب باید قضا نماید.

(مساله 1402) اگر معلوم نباشد كه پسر بزرگتر كدام است , قضای نماز و روزه پدر ومادر بر هیچ كـدام از پـسـرها واجب نیست , ولی احتیاط مستحب آن است كه نماز وروزه آنان را بین خودشان قسمت كنند, یا برای انجام آن قرعه بزنند.

(مـساله 1403) اگر میت وصیت كرده باشد كه برای نماز وروزه او اجیر بگیرند, بعداز آن كه اجیر, نماز وروزه او را بطور صحیح بجا آورد, بر پسر بزرگتر چیزی واجب نیست .

(مـسـالـه 1404) اگر پسربزرگتر بخواهدنماز پدرومادر را بخواند, باید به تكلیف خود عمل كند, مثلا قضای نماز صبح و مغرب و عشای مادرش را باید بلندبخواند.

(مـساله 1405) كسی كه خودش نماز وروزه قضا دارد, اگر نماز وروزه پدر و مادرهم بر او واجب شود, هر كدام را اول بجا آورد صحیح است .

(مـسـاله 1406) اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر یا مادر نابالغ یا دیوانه باشد, وقتی كه بالغ شد یا عـاقـل گردید, باید نماز و روزه پدر ومادر را قضا نماید, و چنانچه پیش ازبالغ شدن یا عاقل شدن بمیرد, بنابر احتیاط مستحب بر پسر دوم است , و مراعات این احتیاط سزاوار است .

(مـساله 1407) اگر پسر بزرگتر پیش از آن كه نماز وروزه پدر یا مادر را قضا كندبمیرد, چنانچه بـیـن مـرگ پدر یا مادر ومرگ او بقدری طول كشیده كه می توانسته قضای نماز وروزه آنها را بجا آورد, بـر پـسـر دوم چـیزی واجب نیست , و اگر این مقدارطول نكشیده , قضای آنها بنابر احتیاط مستحب بر پسر دوم است , و مراعات این احتیاط سزاوار است .

نماز جماعت (مـسـالـه 1408) مستحب است نمازهای واجب خصوصا نمازهای یومیه رابجماعت بخوانند.

و در نـماز صبح ومغرب و عشا, خصوصا برای همسایه مسجدوكسی كه صدای اذان مسجد را می شنود بیشتر سفارش شده است .

(مساله 1409) در خبر است اگر یك نفر به امام جماعت اقتدا كند, هر ركعت ازنماز آنان ثواب صد وپنجاه نماز دارد, و اگر دو نفر اقتدا كنند هر ركعت ثواب ششصد نماز دارد, و هرچه بیشتر شوند ثـواب نمازشان بیشتر می شود, تا به ده نفربرسند, و عده آنان كه از ده گذشت , اگر تمام آسمانها كاغذ و دریاها مركب و درختهاقلم و جن و انس و ملائكه نویسنده شود, نمی توانند ثواب یك ركعت آن رابنویسند.

(مـسـالـه 1410) حـاضر نشدن به نماز جماعت از روی بی اعتنایی جایز نیست , وسزاوار نیست كه انسان بدون عذر نماز جماعت را ترك كند.

(مـسـالـه 1411) مستحب است انسان صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند, ونماز جماعت اگر مقداری از نماز اول وقت به تاخیر بیفتد, از نماز اول وقت كه فرادی خوانده شود, بهتر است , و نیز نماز جماعتی را كه مختصر بخوانند از نمازفرادی كه آن را طول بدهند بهتر می باشد.

(مـسـالـه 1412) وقتی كه جماعت برپا می شود, مستحب است كسی كه نمازش رافرادی خوانده , دوباره با جماعت بخواند, و اگر بعد بفهمد كه نماز اولش باطل بوده , نماز دوم او كافی است .

(مـسـالـه 1413) اگـر امـام یا ماموم بخواهد در نمازی كه به جماعت خوانده , دوباره برای ماموم دیگری كه جماعت نخوانده امام شود, و به جماعت بخواند جایزاست .

ولی اگر بخواهد برای دفعه سوم باز با جماعت بخواند اشكال دارد.

(مـسـاله 1414) كسی كه در نماز وسواس دارد, و فقط در صورتی كه نماز را باجماعت بخواند, از وسواس راحت می شود, باید نماز را با جماعت بخواند.

(مساله 1415) اگر پدر یا مادر به فرزند خود امر كند كه نماز را به جماعت بخواند واز نافرمانی او اذیت شوند, نماز جماعت بر او واجب می شود.

(مـسـالـه 1416) نماز مستحب را نمی شود بجماعت خواند, مگر نماز استسقا كه برای آمدن باران می خوانند.

و نمازی كه واجب بوده و به جهتی مستحب شده است , مانند نماز عید فطر وقربان كه در زمان امام (ع ) واجب بوده , و بواسطه غایب شدن آن حضرت مستحب می باشد.

(مـساله 1417) موقعی كه امام جماعت نماز یومیه می خواند, هر كدام از نمازهای یومیه را می شود به او اقتدا كرد, ولی اگر نماز یومیه اش را احتیاطا دوباره می خواند,اقتدا كردن به او اشكال دارد.

(مـساله 1418) اگر امام جماعت قضای نماز یومیه خود را می خواند, می شود به اواقتدا كرد, ولی اگر نمازش را احتیاطا قضا می كند, یا قضای نماز كس دیگر رامی خواند, كه معلوم نیست این نماز از او فوت شده یا نه , اقتدای به او اشكال دارد.

ولی اگر معلوم باشد كه این نماز از میت فوت شده , جایز است به او اقتدا كرد, هرچند برای آن نماز پول گرفته باشد.

(مساله 1419) اگر انسان نداند نمازی را كه امام می خواند, نماز واجب یومیه است یا نماز مستحب , نمی تواند به او اقتدا كند.

(مساله 1420) اگر امام در محراب باشد, و كسی پشت سر او اقتدا نكرده باشد ,كسانی كه دو طرف مـحـراب ایـسـتاده اند, و بواسطه دیوار محراب امام را نمی بینند,نمی توانند اقتدا كنند, بلكه اگر كسی پشت سر امام اقتدا كرده باشد, اقتدا كردن كسانی كه دو طرف او ایستاده اند, واتصال دارند و بواسطه دیوار محراب امام رانمی بینند محل تامل است .

(مـسـالـه 1421) اگر بواسطه درازی صف اول , كسانیكه دو طرف صف ایستاده اندامام را نبینند, مـی تـوانـنـد اقـتـدا كـنـنـد, و نیز اگر بواسطه درازی یكی از صفهای دیگركسانی كه دوطرف ایستاده اند, صف جلو خود را نبینند, می توانند اقتدا نمایند.

(مساله 1422) اگر صفهای جماعت تا درب مسجد برسد, كسی كه مقابل درب پشت صف ایستاده نـمـازش صـحیح است , و نیز نماز كسانی كه پشت سر او اقتدامی كنند صحیح می باشد, و احتیاط واجب آن است كه كسانی كه دو طرف اوایستاده اند اگر صف جلو را نبینند, اقتدا ننمایند.

(مـسـالـه 1423) كسی كه پشت ستون ایستاده , اگر از طرف راست یا چپ بواسطه ماموم دیگر به امام متصل نباشد, نمی تواند اقتدا كند.

(مساله 1424) جای ایستادن امام باید از جای ماموم بلندتر نباشد, ولی اگر مكان امام مقدار خیلی كـمـی بـلندتر باشد اشكال ندارد, و نیز اگر زمین سراشیب باشد وامام در طرفی كه بلندتر است بایستد, در صورتی كه سراشیبی آن زیاد نباشدوطوری باشد كه به آن زمین مسطح بگویند مانعی ندارد.

(مـساله 1425) اگر جای ماموم بلندتر از جای امام باشد اشكال ندارد, ولی اگربقدری بلند باشد كه نگویند, اجتماع كرده اند, جماعت صحیح نیست .

(مساله 1426) اگر بین كسانی كه در یك صف ایستاده اند بچه ممیز - یعنی :بچه ای كه خوب وبد را مـی فـهمد - فاصله شود, در صورتی كه بدانند نماز او صحیح است می توانند اقتدا كنند, و اگر شك در صحت نماز او داشته باشند, و فاصله زیادباشد كه اتصال بقیه صف به امام بوسیله آن طفل باشد اقتدا مشكل است , بلی فاصله شدن یك طفل مانع نیست هر چند نماز او باطل باشد.

(مـساله 1427) بعد از تكبیر امام اگر صف جلو آماده نماز, و تكبیر گفتن آنان نزدیك باشد, كسی كه در صف بعد ایستاده , می تواند تكبیر بگوید, ولی احتیاط مستحب آن است كه صبر كند تا تكبیر صف جلو تمام شود.

(مساله 1428) اگر بداند نماز یك صف از صفهای جلو باطل است , در صفهای بعد نمی تواند اقتدا كند, ولی اگر نداند نماز آنان صحیح است یا نه , می تواند اقتدانماید.

(مـسـالـه 1429) هر گاه بداند نماز امام باطل است , مثلا بداند امام وضو ندارد, اگرچه خود امام ملتفت نباشد, نمی تواند به او اقتدا كند.

(مـساله 1430) اگر ماموم بعد از نماز بفهمد كه امام عادل نبوده , یا به جهتی نمازش باطل بوده , مثلا بی وضو نماز خوانده , نماز ماموم صحیح است .

(مـسـاله 1431) اگر در بین نماز شك كند كه اقتدا كرده یا نه , چنانچه در حالی باشدكه وظیفه مـامـوم اسـت , مـثلا به حمد و سوره امام گوش می دهد, باید نماز را به جماعت تمام كند, و اگر مـشـغول كاری باشد كه هم وظیفه منفرد و هم وظیفه ماموم است , مثلا در ركوع یا سجده باشد, باید نماز را به نیت فرادی تمام نماید.

(مساله 1432) احتیاط واجب آن است كه در بین نماز جماعت تا ناچار نشود نیت فرادی نكند, بلی پیش از سلام امام بدون عذر می تواند نیت فرادی نماید.

(مـسـالـه 1433) اگر ماموم بواسطه عذری بعد از حمد و سوره امام نیت فرادی كند,لازم نیست حمد و سوره را بخواند, ولی اگر پیش از تمام شدن حمد و سوره نیت فرادی نماید, باید مقداری را كه امام نخوانده بخواند.

بلكه بنابر احتیاط مقداری راكه امام خوانده نیز بخواند.

(مـساله 1434) اگر در بین نماز جماعت نیت فرادی نماید, نمی تواند دوباره نیت جماعت كند.

و اگر مردد شود كه نیت فرادی كند یا نه و بعد تصمیم بگیرد كه نماز رابا جماعت تمام كند, صحت جماعتش مورد اشكال است .

(مساله 1435) اگر شك كند كه نیت فرادی كرده یا نه , باید بنا بگذارد كه نیت فرادی نكرده است .

(مساله 1436) اگر موقعی كه امام در ركوع است اقتدا كند وبه ركوع امام برسد, اگرچه ذكر امام تمام شده باشد, نمازش صحیح است , و یك ركعت حساب می شود.

اما اگر به مقدار ركوع خم شود و بـه ركـوع امام نرسد جماعت باطل است , و لیكن احتیاط آن است كه سر از ركوع بر دارد و آن را یـك ركـعـت حساب نموده و نماز رافرادی تمام كند وبعد دوباره بخواند, اگر چه حكم به صحت نماز بعید نیست .

(مـسـالـه 1437) اگر موقعی كه امام در ركوع است اقتدا كند وبه مقدار ركوع خم شود, وپیش از ذكـر ركوع شك كند كه به ركوع امام رسیده یا نه , جماعت باطل است , و مطابق احتیاطی كه در مساله پیش گفته شد عمل نماید, اگر چه حكم به صحت نماز چنانكه گذشت بعید نیست , ولی اگر در حال اشتغال بذكر ركوع یا بعد از آن شك كند, جماعت او محكوم به صحت است .

(مـسـاله 1438) اگر موقعی كه امام در ركوع است اقتدا كند, و پیش از آن كه به اندازه ركوع خم شود, امام سر از ركوع بردارد, بنا بر احتیاط واجب باید بایستد تا امام برای ركعت بعد برخیزد, و آن را ركـعـت اول نـماز خود حساب كند, ولی اگر برخاستن امام بقدری طول بكشد كه نگویند: این شخص نماز جماعت می خواند, باید نیت فرادی نماید.

(مساله 1439) اگر اول نماز, یا بین حمد و سوره اقتدا كند, و پیش از آن كه به ركوع رود, امام سر از ركـوع بردارد, چنانچه عمدا ركوع خود را تاخیر نینداخته نماز اوصحیح است , و الا احتیاط لازم آن است كه نماز را تمام كند ودوباره بخواند.

(مـساله 1440) اگر موقعی برسد كه امام مشغول خواندن تشهد آخر نمازاست ,چنانچه بخواهد به ثـواب جماعت برسد, باید بعد از نیت و گفتن تكبیره الاحرام بنشیند وتشهد را با امام بخواند, ولی سـلام را نـگـوید و صبر كند تا امام سلام نماز رابدهد, بعد بایستد و بدون آن كه دوباره نیت كند و تكبیر بگوید, حمد و سوره رابخواند, و آن را ركعت اول نماز خود حساب كند.

(مـساله 1441) ماموم نباید جلوتر از امام بایستد, و بنابر احتیاط واجب اگر ماموم یك نفر باشد, در طـرف راسـت امـام قدری عقب تر بایستد, و اگر متعدد باشند پشت سر امام بایستند, و در صورت اول اگـر قـد او بـلـندتر از امام است , بنابر احتیاط واجب باید طوری بایستد كه در ركوع و سجود جلوتر از امام نباشد.

(مـسـاله 1442) در نماز جماعت باید بین ماموم وامام پرده و مانند آن كه پشت آن دیده نمی شود فـاصـلـه نـباشد, بلكه بنا بر احتیاط لازم شیشه و مانند آن نیز فاصله نباشد, و همچنین است بین انـسان وماموم دیگری كه انسان بواسطه او به امام متصل شده است , ولی اگر امام مرد وماموم زن بـاشد, چنانچه بین آن زن وامام یا بین آن زن وماموم دیگری كه مرد است , و زن بواسطه او به امام متصل شده است پرده ومانند آن باشد اشكال ندارد.

(مساله 1443) اگر بعد از شروع به نماز بین ماموم وامام , یا بین ماموم وكسی كه ماموم بواسطه او مـتـصـل بـه امـام است , پرده یا چیز دیگری كه پشت آن را نمی توان دید فاصله شود, نمازش قهرا فرادی می شود, و باید به وظیفه فرادی عمل نموده ونماز را تمام كند.

(مساله 1444) احتیاط واجب آن است كه بین جای سجده ماموم و جای ایستادن امام بیشتر از یك قدم فراخ فاصله نباشد.

و نیز اگر انسان بواسطه مامومی كه جلوی او ایستاده به امام متصل باشد, بـنـا بر احتیاط واجب باید فاصله جای سجده اش ازجای ایستادن او بیشتر از یكقدم فراخ نباشد.

و احـتـیـاط مستحب آن است كه جای سجده ماموم با جای كسی كه جلوی او ایستاده بیشتر از یك قدم معمولی فاصله نداشته باشد, و بهتر این است كه هیچ فاصله ای نباشد.

(مساله 1445) اگر ماموم بواسطه كسی كه طرف راست یا چپ او اقتدا كرده به امام متصل باشد, و از جـلـو بـه امام متصل نباشد, بنابر احتیاط واجب باید با كسی كه درطرف راست یا چپ او اقتدا كرده , بیشتر از یك قدم فراخ فاصله نداشته باشد .

(مـسـالـه 1446) اگـر در نماز, بین ماموم وامام , یا بین ماموم وكسی كه ماموم بواسطه او به امام متصل است , بیشتر از یك قدم فاصله پیدا شود نمازش صحیح است , وقهرا فرادی می شود, و قصد فرادی هم لازم نیست .

(مساله 1447) اگر نماز همه كسانی كه در صف جلو هستند تمام شود, یا همه نیت فرادی نمایند, نماز صف بعد فرادی می شود, هر چند صف جلو فورا برای نمازدیگری به امام اقتدا كنند.

(مساله 1448) اگر در ركعت دوم اقتدا كند, لازم نیست حمد و سوره بخواند, ولی قنوت و تشهد را بـا امام می خواند, و احتیاط آن است كه موقع خواندن تشهد,انگشتان دست وسینه پا را به زمین بگذارد, و زانوها را بلند كند, و باید بعد از تشهدبا امام برخیزد وحمد و سوره را بخواند, و اگر برای سـوره وقـت نـدارد, حـمـد را تـمام كند و در ركوع خود را به امام برساند, و اگر درك ركوع هم نـمی كند, احتیاط واجب آن است كه حمد را تمام كند ودر سجده خود را به امام برساند, ولی اگر در سجده به امام برسد, بهتر است كه نماز را دوباره بخواند.

(مساله 1449) اگر موقعی كه امام در ركعت دوم نماز چهار ركعتی است اقتدا كند,باید در ركعت دوم نـمـازش كـه ركعت سوم امام است بعد از دو سجده بنشیند وتشهد را به مقدار واجب بخواند وبـرخـیزد, و چنانچه برای گفتن سه مرتبه تسبیحات وقت ندارد, یك مرتبه بگوید, و در ركوع یا سجده , خود را به امام برساند.

(مـسـالـه 1450) اگرامام در ركعت سوم یا چهارم باشد, و ماموم بداند كه اگر اقتداكند وحمد را بـخـوانـد بـه ركوع امام نمی رسد, بنا بر احتیاط واجب باید صبر كند تاامام به ركوع رود, بعد اقتدا نماید.

(مساله 1451) اگر در ركعت سوم یا چهارم امام اقتدا كند, باید حمد و سوره رابخواند, و اگر برای سـوره وقـت ندارد, باید حمد را تمام كند و در ركوع خود را به امام برساند, و اگر درك ركوع هم نـمی كند احتیاط واجب آن است كه حمد را تمام كند و در سجده خود را به امام برساند, ولی اگر در سجده به امام برسد, بهتر است كه نماز را دوباره بخواند.

(مـسـاله 1452) كسی كه می داند اگر سوره یا قنوت را تمام كند به ركوع امام نمی رسد, چنانچه عمدا سوره یا قنوت را بخواند و به ركوع نرسد, نمازش اشكال دارد.

(مـسـالـه 1453) كـسی كه اطمینان دارد, كه اگر سوره را شروع كند یا تمام نماید به ركوع امام مـی رسد واجب نیست كه سوره را شروع كند, یا اگر شروع كرده تمام نماید.

بلكه می تواند بمجرد رفتن امام به ركوع سوره را ترك نموده و به ركوع برود.

(مـسـاله 1454) كسی كه یقین دارد, اگر سوره را بخواند به ركوع امام می رسد,چنانچه سوره را بخواند وبه ركوع نرسد نمازش صحیح است .

(مـسـاله 1455) اگر امام ایستاده باشد و ماموم نداند كه در كدام ركعت است می تواند اقتدا كند, ولـی باید حمد و سوره را به قصد قربت بخواند, و اگر چه بعدبفهمد كه امام در ركعت اول یا دوم بوده , نمازش صحیح است .

(مـسـالـه 1456) اگر بخیال این كه امام در ركعت اول یا دوم است , حمد و سوره نخواند, و بعد از ركوع بفهمد كه در ركعت سوم یا چهارم بوده , نمازش صحیح است ولی اگر پیش از ركوع بفهمد, بـایـد حمد و سوره را بخواند, و اگر وقت ندارد فقطحمد را بخواند و در ركوع یا سجده خود را به امام برساند.

(مساله 1457) اگر بخیال این كه امام در ركعت سوم یا چهارم است حمد و سوره بخواند, و پیش از ركوع یا بعد از آن بفهمد كه در ركعت اول یا دوم بوده , نمازش صحیح است , و اگر در بین حمد و سوره بفهمد, لازم نیست آنها را تمام كند.

(مـسـاله 1458) اگر موقعی كه مشغول نماز مستحبی است جماعت بر پا شود,چنانچه اطمینان نـدارد كـه اگـر نـمـاز را تمام كند به جماعت برسد, مستحب است نمازرا رها كند ومشغول نماز جـمـاعـت شـود, بلكه اگر اطمینان نداشته باشد كه به ركعت اول برسد مستحب است به همین دستور رفتار نماید.

(مـسـالـه 1459) اگر موقعی كه مشغول نماز سه ركعتی یا چهار ركعتی است جماعت بر پا شود, چـنـانـچه به ركوع ركعت سوم نرفته و اطمینان ندارد كه اگر نماز راتمام كند به جماعت برسد, مستحب است به نیت نماز مستحبی نماز را دو ركعتی تمام كند, و خود را به جماعت برساند.

(مـسـالـه 1460) اگر نماز امام تمام شود وماموم مشغول تشهد یا سلام اول باشد,لازم نیست نیت فرادی كند.

(مـسـالـه 1461) كسی كه یك ركعت از امام عقب مانده , بنابر احتیاط واجب بایدوقتی امام تشهد ركعت آخر را می خواند, انگشتان دست و سینه پا را به زمین بگذارد و زانوها را بلند نگهدارد, و صبر كند تا امام تشهد نماز را بگوید وبعد برخیزد, و واجب نیست صبر كند تا امام سلام بگوید.

شرایط امام جماعت (مساله 1462) امام جماعت باید بالغ , عاقل , شیعه دوازده امامی , عادل و حلال زاده باشد, و نماز را بـطور صحیح بخواند, و نیز اگر ماموم مرد است امام هم باید مردباشد.

و در غیر نماز میت امامت زن بر زنها كراهت دارد.

و اقتدا كردن بچه ممیز كه خوب و بد را می فهمد به بچه ممیز دیگر مانعی ندارد.

(مساله 1463) امامی را كه عادل می دانسته , اگر شك كند به عدالت خود باقی است یا نه , می تواند به او اقتدا نماید.

(مـسـالـه 1464) كـسـی كه ایستاده نماز می خواند, نمی تواند به كسی كه نشسته یاخوابیده نماز مـی خـوانـد اقـتـدا كـنـد, و كـسی كه نشسته نماز می خواند, نمی تواند به كسی كه خوابیده نماز می خواند اقتدا نماید.

(مـسـاله 1465) كسی كه نشسته نماز می خواند, می تواند به كسی كه نشسته نمازمی خواند اقتدا كـند, و اما كسی كه خوابیده نماز می خواند, اگر بخواهد به كسی كه خوابیده نماز می خواند اقتدا نماید اشكال دارد.

(مساله 1466) اگر امام جماعت بواسطه عذری با تیمم یا با وضوی جبیره ای نمازبخواند, می شود به او اقتدا كرد واما اگر بواسطه عذری با لباس نجس نماز بخواند,اقتدای به او اشكال دارد.

(مـسـالـه 1467) اگـر كـسـی نمی تواند از بیرون آمدن بول و غایط خودداری كند, بنابراحتیاط نمی شود به او اقتدا كرد.

(مساله 1468) كسی كه مرض خوره یاپیسی دارد, مكروه است امام جماعت شود.